مرد 316 كيلويي اهوازي + عكس

مرد 316 كيلويي اهوازي + عكس 

امروز پای صحبت مردی نشستیم که زمانی بازار ماهی فروشان اهواز را پاهایش از بر کرده بودند و اکنون به علت عارضه مغزی ماه‌هاست که زمین گیر شده و روی خورشید را نمی‌بیند ولی همچنان چشم امیدش به رحمت الهی و دستان سخاوتمند یاری‌طلبان است.

«سید موسی شریفی» به علت بیماری چند سالی‌ست که زمین‌گیر شده و به وزن 316 کیلوگرم رسیده، همین امر باعث بی‌تحرکی و ثابت ماندن وی در جایش شده و طاقت و نفسش را بریده است.

 

سید موسی سینه گرفته امروزش، از عشق حسین(ع) و هیئت‌های عزاداری او سرخ و کبود است و سال‌ها با ندای «یا حسین» دلش را به کربلا می‌برد.

گفت‌وگوی زیر آشنایی گذرا با زندگی این بیمار به امید کمک از سوی مسئولان و خیرین ترتیب داده شده تا شاید بتوان به گوشه‌ای از مشکلات وی برای همیشه خاتمه بخشید.

مرد316 كيلويي

*فارس: کمی از خودتان بگوئید؟

شریفی: متولد یکم فروردین‌ماه 1339 و ساکن اهواز هستم، 10، 11 سالم بود که پدرم را از دست دادم، چهار خواهر و یک برادرم به همراه مادرمان در یک اتاق زندگی می‌کردیم از آن روز تصمیم گرفتم تحصیلات را ترک کنم و وارد بازار کار شوم تا هم درآمد خانواده و هم هزینه تحصیل و مدرسه خواهر و برادرانم را تامین کنم، از سال 50 دیگر عملا نان آور خانواده بودم، 9 سال است مادرم را از دست داده و از آن زمان ناراحتی‌ و بیماری‌ام آغاز شد.

*فارس: علت چاقی مفرط شما چیست و چگونه به وزن امروز رسیده‌اید؟

شریفی: سکته مغزی کردم، یک روز که صبح از خواب بیدار شدم، حس کردم سرگیجه گرفتم، چشمانم سیاهی رفت و به زمین افتادم، دست و پاهایم توان تحمل وزنم را نداشتند، در حین افتادن سرم به لوله خورد و چشمم دچار پارگی شد اکنون بعد از گذشت چند سال از آن حادثه هنوز تار می‌بینم چرا که چشمم را فقط بخیه زدند قرار شد سه ماه بعد عملش کنند ولی توان انجام عمل را نداشتم، پنج سال و 6 ماه است به علت سکته مغزی زمین گیر هستم، وزن بالا، تحرک پایین و عدم رسیدگی درمانی باعث شد روند بهبودم طولانی شود.

*فارس: چه عواملی باعث اختلال در روند درمان شما شد؟

شریفی: بعد از سکته تا دو سال هیچگونه درمان موثر و مفیدی نداشتم، وزنم در حد 120 بود ولی اینک به مرز خطرناک 316 کیلو رسیده و این روند صعودی مشکلات حرکتی‌ام را دوچندان کرده‌، ماهی فروش بودم و پر تحرک، در فصل زمستان که فعالیت بیشتری داشتم وزنم هم کمتر می‌شد، دو سال اول که زمین گیر بودم پزشکان تجویز آزمایش، نوار مغز و... داشته و من با این وضعیت قادر به انجام این کار نبودم، هرکس می‌آمد چیزی می‌گفت، داروی محلی تجویز می‌کرد و من نیز از سرناچاری انجام می‌دادم، کم کم مردم با خبر شدند و از طریق خیرخواهان پزشک آوردند و خدا را شکر حالم بهتر شد اما این بار می‌گویند اسکلت بدنت ضعیف شده و این موضوع باعث شده تا توان تحمل وزنم را نداشته باشم، به همین خاطر همه وقت روی تخت درازکش هستم، 66 ماه است روی تختخواب هستم در حالی که قبل از آن روزی نبود که در خانه ماندگار باشم.

*فارس: هزینه درمان را از کجا تامین می‌کنید؟

شریفی: پس اندازم صرف تزریقات‌چی‌هایی شد که چندین برابر مبلغ را دریافت می‌کردند تا زحمت آمدن به منزلم را بکشند. هزینه‌ها بسیار بالا هستند، تمام وسایلی که در اختیار دارم را مردم و خیرین تهیه کرده‌اند، برای یک پرستاری ساده 100 هزار تومان می‌گیرند، مشکل من این است که با چه درآمدی باید این هزینه‌ها رو پرداخت کنم؟! برادرزاده‌ام اکثرا با یکی از دوستان در امور کمکم می‌کنند، حتی لباسهایم بزرگ و هزینه بر هستند و این وضعیت برایم غیرقابل تحمل شده است.

*فارس: غذای شما چگونه تامین می‌شود؟

شریفی: یا مردم می‌آورند یا خودم کشان کشان به اجاق می‌رسم و غذایی در حد خوردن درست می‌کنم، سفارش پزشکان بر خام خواری بوده ولی این امر نیز هزینه‌بر است، بهرحال دوستان چقدر می‌توانند کمک کنند... چه بسا روزه‌هایی را که فقط با آب افطار کرده و روزهایی که به دلیل نبود غذا روزه بوده‌ام.

*فارس: صبح تا شب سید موسی شریفی چگونه می‌گذرد؟

شریفی: ساعات کمی از شب را می‌خوابم، با صلوات خودم را مشغول می‌کنم، از بعد نماز صبح تا نزدیکی ظهر به ورزش‌های سبک و تقویت عضلانی می‌پردازم، گاها از طرف دوستان هیئت اباعبدالله الحسین«ع» برایم صبحانه می‌آورند و تا تخلیه قوا به ورزش ادامه می‌دهم سپس دراز می‌کشم، معمولا قندم پایین است و با تماس‌های مکرر با اورژانس 115، پس از معاینه می‌گویند رماتیسم دارم. کف پاهایم گرم می‌شود و این حرارت به لگنم می‌زند و تا کمر بالا می‌رود و نفسم را سنگین می‌کند لذا مجبور می‌شوم یکی دو ساعت بنشینم تا نفسم جا بیاید، حتی کپسول اکسیژنم هم دچار مشکل است.

*فارس: چه چیزی باعث شده این زندگی ریاضت‌وار را تحمل کنید؟

شریفی: قبلا در ماه دو روز هم در منزل نمی‌ماندم اما امروز 66، 67 ماه است خانه نشینم و رنگ بیرون را جز دو بار ندیده‌ام؛ یک بار دوستان هیئت همراهی‌ام کردند و بار دیگر برای رای‌گیری از منزل خارج شدم، لذا معتقدم حکمت خداست و این باعث شده به زندگی امیدوار باشم در غیر این صورت می‌توانست همان بار که سکته کردم به زندگی‌ام خاتمه دهد.

*فارس: از مسئولان کسی جویای حال شما شده است؟

شریفی: بسیاری از مسئولان آمدند و قول کمک دادند، در زمان انتخابات بسیار از من یاد کردند و پای صندوق رای از طریق صدا و سیما معرفی شدم اما پس از افتادن آب‌ها از آسیاب دیگر هیچکس از من یادی هم نکرد، از سوی استانداری نیز چندین بار وعده دادند به دیدنت می‌آئیم، متاسفانه این وعده نیز عملی نگردید، انتظار ندارم کسی مشکلم را حل کند و معتقدم هرچه خواست خداست آن می‌شود ولی روحیه و امید دادن زبانی هم می‌تواند بسیاری از مشکلات را حل کند، با این حال خوشحالم که در مملکتی زندگی می‌کنم که اسلامی است و رسیدگی به امور افرادی همچون من در نص قانونی آن آمده است. خب من هم دو سال و نیم بیمه پرداخته کرده‌ اما چرا نباید مستمری داشته باشم؟ متاسفانه امثال من زیاد هستند و دولت باید برای این موضوع چاره‌ای بیندیشد، از سویی تاکید مقام معظم رهبری نیز دستگیری از مستضعفین است که مسئولان باید بر آن دقت نظر ویژه داشته باشند.

*فارس: آیا فعالیت خاصی هم دارید؟

شریفی: قبلا مطالعه می‌کردم ولی با ضعیف شدن چشمانم نتوانستم ادامه بدهم، برای درد اعصابم، پزشک موسیقی تجویز کرد ولی به مرور پی بردم که گوش دادن به قرآن و نوحه‌های حسینی آرامش بیشتری می‌دهند، افزایش وزنم با تشدید یا آرامش اعصابم در ارتباط است.

*فارس: گویا شما از اعضای فعال هیئت‌های عزاداری حسینی هستید؟

شریفی: سید هستیم و مادرم اعتقاد و باور عجیبی به بی بی فاطمه زهرا(س) دارد به‌گونه‌ای که همه ما یاد گرفتیم قبل از نماز واجب، دو رکعت نماز حضرت فاطمه(س) را بخوانیم و امروز برکات وجود مبارکش را حس می‌کنم چرا که در لحظاتی که دارویم تمام می‌شود و یا گرسنه‌ام است ناخودآگاه به دادم می‌رسند... رزق و روزی دست خداست.

*فارس: آیا رسانه‌ها مشکل شما را انعکاس داده‌اند؟

شریفی: بسیاری از نشریات آمدند عکس و گزارش گرفتند اما دریغ از چاپ یک خط مطلب.

1 1 1 1 1 Rating 0.00 (0 Votes)
GRID LIST
موفقیت
گنج
طلاق
شوهرداری
ازدواج
Thursday, 21 September 2023
الخميس, ۰۶ ربيع الأول ۱۴۴۵
پنجشنبه, ۳۰ شهریور ۱۴۰۲

Please publish modules in offcanvas position.