أينَ المُؤمَّلُ لِإحياءِ الکِتابِ و حُدوده ...
ادارهي سرزميني به گستردگي دنيا، کار دشواري است که تنها با برخورداري از رهبري الهي و کارگزاراني دلسوز و معتقد به نظام الهي و حاکميت اسلام امکانپذير است. آري امام عليهالسّلام براي ادارهي سرزمينها افرادي را ميگمارد که به غير از مصالح اسلام و خشنودي خداوند، به چيز ديگري نميانديشند. روشن است، کشوري که مسئولانش داراي اين ويژگيها باشند، بر دشواريها پيروز ميشود و ويرانيهاي حکومتهاي پيشين با موفقيت به آباداني تبديل ميگردد.
از سويي مردم جهان، دولتها، احزاب و سازمانهاي بسياري را ديدهاند که مدعي بودهاند، اگر زمام امور را به دست گيرند، ميتوانند به جهان و جهانيان خدمت کنند و آرامش و امنيت را به ارمغان آورند، ولي در عمل هر کدام از ديگري بدتر رفتار کردند و جز فساد و کشتار و ويراني چيزي به ارمغان نياوردند.
{jcomments on}هدف تشکيل حکومت
حکومت جهاني امام عصر عليهالسّلام در پي فراهم آوردن زمينههاي بندگي خداوند منان، رشد معنوي جامعه و رساندن انسان به سر حدّ کمال ميباشد. اهميت و زيبايي حکومت امام مهدي عجّلاللهتعاليفرجهالشريف در خداجويي و اعتلاي کلمهي توحيد است. بسياري از روايات به زنده شدن انسان و جهان در پرتو انوار حياتبخش نهضت مهدوي بشارت داده و اين موضوع را يکي از ويژگيهاي بارز اين نهضت برشمردهاند. همانگونه که در قرآن کريم نيز آمده است:
Lيا ايها الّذِينَ ءَامَنُوا استَجِيبُوا للهِ و لِلرّسولِ إذا دَعاکُم لِما يحييکُمK؛[1] Lاي گروه مؤمنان! آنگاه که خداوند و پيامبر، شما را فرا ميخوانند به سوي آنچه شما را زنده ميکند، آنها را اجابت کنيد و به نداي آنها لبيک گوييد.»
در روايتي که از امام باقر عليهالسّلام نقل شده، آن حضرت پس از اشاره به آيهي شريفهيLإعلَمُوا أنّ الله يحيي الأرضَ بَعدَ مَوتِها قد بَينا لکُم الاياتِ لَعَلَّکُم تَعقِلونK؛[2] Lبدانيد که خدا زمين را پس از مرگش زنده ميگرداند. به راستي آيات خود را براي شما روشن گردانيدهايم، باشد که بينديشيد. Kميفرمايند:
«يعني بِمَوتِها کُفرَ أهلِها و الکافِرُ مَيتٌ، فَيحييها اللهُ بِالقائمِ عليهالسّلام فَيعدِلُ فيها فَيحيي الأرضَ و يحيي أهلَها بَعدِ مَوتِهِم»؛[3] «منظور از مردن زمين، کفر ورزيدن اهل آن است و کافر مرده است، پس خداوند آن را به ظهور حضرت قائم عليهالسّلام زنده خواهد کرد. پس او در رمين عدالت ميورزد، زمين را زنده ميسازد و اهل آن را پس از مرگشان زنده ميکند.»
در زيارت حضرت صاحب الزمان عليهالسّلام در روز جمعه نيز از آن امام به عنوان سرچشمهي زندگي ياد شده و آمده است: «السلامُ عَلَيکَ يا عَينَ الحَيوةِ»؛ «درود بر تو اي سرچشمهي زندگي.»
و در دعاي ندبه نيز از امام عصر عليهالسّلام به عنوان زنده کنندهي کتاب خدا و حدود آن و همچنين زنده کنندهي آثار دين و دين باوران ياد شده است:
«أينَ المُؤَمِّلُ لِإحياءِ الکِتابِ و حُدودهِ، أينَ مُحيي مَعالِمِ الدِّينِ و أهلِهِ»؛ «کجاست آنکه براي زنده کردن کتاب و حدود آن به او اميد بسته شده؟ کجاست زنده کنندهي آثار دين و دين باوران؟»
حال با مشخص شدن نقش امام زمان عليهالسّلام در تحقق حيات معنوي انسانها ميتوان به تصوري روشن از چگونگي تحقق حيات طيبه در عصر ظهور رسيد. چون در آن عصر که عصر تجلي کامل ولايت الهي است، خداوند متعال به برکت وجود حضرت ولي عصر عليهالسّلام همهي حجابها و موانعي را که پيش روي انسانها وجود دارد برميدارد و آنها را به مراتب بالاي ادراک، آگاهي و ايمان نائل ميسازد تا جايي که همهي مظاهر شرک، کفر، گناه، ظلم و بيعدالتي از زمين رخت برميبندد و اينجاست که آن حيات پاکيزه که انسانها قرنها به دنبالش بودند، محقق شده و آدمي امکان نيل به مراتب عالي کمال را پيدا ميکند.
برنامههاي حكومت
پس از آشنايي با هدف حكومت، بايد به بررسي برنامههاي حكومت براي رسيدن به آن هدف بپردازيم. با استفاده از روايات فراواني كه دربارهي دوران حكومت امام عليهالسّلام موجود است، سه محور عمدهي برنامههاي آن حكومت عبارتند از برنامههاي فرهنگي، برنامههاي اقتصادي و برنامههاي اجتماعي.
الف) برنامهي فرهنگي
در حكومت جهاني امام مهدي عليهالسّلام تمامي فعاليتهاي فرهنگي، در مسير رشد و تعالي علمي و عملي مردم خواهد بود و با جهل و ناداني در همهي زمينهها مقابله خواهد شد. مهمترين برنامههاي فرهنگي در حكومت حضرت عبارتند از:
1. احياي كتاب و سنت
امام علي عليهالسّلام در بياني رسا حكومت قرآني امام مهدي عليهالسّلام را چنين توصيف كردهاند:
«... يعطِفُ الهوی علی الهُدی إذا عَطَفوا الهُدی علی الهوی، و يعطِفُ الرأی علی القرآن إذا عَطَفوا القرآنُ عَلی الرأی ...»؛[4] «در روزگاري كه هواي نفس حاکم است، امام مهدي عليهالسّلام ظهور ميكند و هدايت و رستگاري را به جاي هواي نفس مينشاند و در عصري كه نظر شخصي بر قرآن مقدم شده است، افكار را به قرآن توجه ميدهد و آن را بر جامعه حاکم ميکند.»
2. گسترش معرفت و اخلاق
حكومت امام مهدي عليهالسّلام كه حكومت خدا و ارزشهاي الهي بر جهان است، ترويج ارزشهاي اخلاقي را در رأس برنامههاي خود قرار خواهد داد.
امام باقر عليهالسّلام فرمودند:
«اذا قامَ قائِمُنا وَضَعَ يَدَهُ عَلی رؤُوسِ العِباد فَجَمَعَ بِها عُقوُلَهُم و كَمُلَت بِها اخْلاقَهُم»؛[5] «زماني كه قائم ما قيام كند، دست خود را بر سر بندگان خواهد نهاد، پس عقلها و اخلاق ايشان را به كمال خواهد رساند.»
3. نهضت علمي
از پيامبر اعظم صلّياللهعليهوآلهوسلم نقل شده كه فرمودند:
«... تاسِعَهُم قائِمَهُم الّذي يملَأُ الله ـ عزّوجَل ـ بِهِ الأرض نوراً بَعدَ ظُلمَتِها وَ عَدلاً بَعدَ جَورِها وَ عِلماً بَعدَ جَهلِها ...»؛[6] « ... نهمين امام از فرزندان امام حسين عليهالسّلام قائم ايشان است كه خداوند به دست او همهي زمين را از روشنايي پر ميكند، پس از آنكه گرفتار تاريكي شده است و تمام زمين را از عدالت و دادگري سرشار ميکند، پس از آنكه از ظلم و جور پر شده باشد و سراسر عالم را از علم و دانايي بهرهمند ميکند پس از آنكه به جهل و ناداني گرفتار آمده باشد ... .»
4. مبارزه با بدعتها
بدعت در مقابل سنت و به معني نوآوري در دين و داخل كردن انديشهها و آراي شخصي در دين و دينداري است. امام علي عليهالسّلام در معرفي بدعت گذاران مي فرمايند: «بدعت گذاران كساني هستند كه با فرمان خدا و كتاب او و پيامبرش مخالفت ميورزند و براساس رأي و هواهاي نفساني خود عمل ميكنند.»[7]
امام باقر عليهالسّلام در توصيف زمان ظهور آن حضرت ميفرمايند:
«... و لايترك بِدعةٌ الا أزالٌها وَ لا سُنّةً الا أقامَها ...»؛[8] «هيچ بدعتي را وا نگذارد مگر اينكه آن را از ريشه بركند و از هيچ سنتي نميگذرد مگر اينكه آن را بر پا خواهد فرمود.»
ب) برنامهي اقتصادي
در حكومت قرآني حضرت مهدي عليهالسّلام براي اقتصاد جهان و مردم آن برنامهي مطلوبي تدوين شده است كه براساس آن اولاً امر توليد سامان مييابد و از منابع طبيعي و مواهب خدايي بهترين بهرهبرداري ميشود و ثانياً ثروت به دست آمده به شكل عادلانه بين همهي طبقات توزيع ميشود.
1. بهرهوري از منابع طبيعي
در زمان حاكميت آخرين حجت حق، همهي زمين و امكانات آن در اختيار امام خوبان قرار ميگيرد تا سرمايهاي كلان براي پيريزي اقتصادي سالم فراهم شود.
امام علي عليهالسّلام فرموده اند:
«... و لوْ قَد قامَ قائِمنا لانزلت السماء قطرها وَ لاخْرجَت الارْض نباتِها ...»؛[9] « ... و چون قائم ما قيام كند، آسمان باران ميريزد و زمين گياه بيرون ميآورد ... .»
2. توزيع عادلانهي ثروت
امام باقر عليهالسّلام فرمودهاند:
«اذا قامَ قائِم اهْل البَيْت قسم بِالسويه وَ عدل فِي الرَّعيه»؛[10] «وقتي قائم خاندان پيامبر قيام كند (اموال را) به تساوي تقسيم و ميان خلق به عدالت رفتار ميكند.»
رهآورد اين مساوات در سطح جامعه آن است كه فقر و تهيدستي ريشهكن ميشود و فاصلههاي طبقاتي از بين ميرود.
امام باقر عليهالسّلام فرمودهاند:
«... امام مهدي عليهالسّلام ميان مردم به مساوات رفتار ميكند، به گونهاي كه كسي پيدا نشود كه نيازمند زكات باشد.»[11]
3. عمران و آباداني
در حكومت امام مهدي عليهالسّلام كه امر توليد و توزيع ساماندهي ميشود، همه جا به نعمت و آباداني ميرسد.
امام باقر عليهالسّلام در توصيف روزگار امام مهدي عليهالسّلام ميفرمايند:
«... فلا يبقي في الارْضِ خراب الا عمُرِّ ...»؛[12] «در تمام زمين هيچ ويرانهاي نميماند جز اينكه آباد ميشود.»
ج) برنامهي اجتماعي
در حكومت دادگستر بزرگ عالم، براي سامانبخشي اجتماع، برنامههايي براساس تعاليم قرآن و سنت اهلبيت عليهمالسلام در نظر گرفته شده است كه به سبب اجراي آنها، محيط زندگي زمينهاي آماده براي رشد و تعالي افراد خواهد بود.
1. احيا و گسترش امر به معروف و نهي از منكر
از بهترين و والاترين مراتب امر به معروف و نهي از منكر آن است كه رييس حكومت و كارگزاران آن، امر كنندهي به خوبيها و باز دارنده از زشتيها باشند.
امام باقر عليهالسّلام فرمودند:
«المَهدِي و اصْحابِهِ ... يأمُروُنَ بالمَعْروُفِ و يَنْهَوْنَ عَنِ المُنْكَر»؛[13] «مهدي و ياران او امر به معروف و نهي از منكر ميكنند.»
2. مبارزه با فساد و رذايل اخلاقي
در دعاي ندبه كه آهنگ فراق و نواي جدايي از يار غايب است، ميخوانيم:
«أيْنَ طامِس آثارِ الزّيْغ و الأهْواء ايْنَ قاطِع حَبائِل الكِذْب و الإفْتِراء »؛ «كجاست آنكه ريسمانهاي دروغ و افترا را خواهد گسيخت؟ كجاست آنكه آثار گمراهي و هوي و هوس را نابود خواهد کرد؟»
3. اجراي حدود الهي
در حكومت امام مهدي عليهالسّلام با كساني كه راه تجاوز به حقوق ديگران و زير پا گذاشتن احكام الهي را ميپيمايند و چارچوب قانون را نميپذيرند، به گونهاي شديد مقابله ميشود تا سد راه تبهكاري آنها شود و آن اجراي حدود الهي دربارهي مفسدان است.
در روايتي از حضرت جواد عليهالسّلام، در ضمن بيان خصوصيات امام مهدي عليهالسّلام آمده است: «او حدود الهي را اقامه (و اجرا) خواهد كرد.»[14]
4. عدالت قضايي
حاكميت عدل گستر امام مهدي عليهالسّلام پايان همهي ظلمها و نهايت همهي حقكشيهاست. او كه مظهر عدالت پروردگار است، محكمههايي دادگستر ايجاد ميكند و قاضياني صالح و مجرياني دقيق و خداترس ميگمارد تا به هيچكس، در هيچ جاي عالم كمترين ستمي نرود.
امام رضا عليهالسّلام فرمودهاند:
«فَاذا خَرَج اشْرقتِ الارْضُ بِنوُرِ رَبِّها وَ وَضَع مِيزان العَدْل بَيْن النّاس فَلا يَظْلم أحدُ ابَداً»؛[15] «وقتي او قيام كند، زمين به نور پروردگار روشن شود و آن حضرت ترازوي عدالت در ميان خلق نهد، پس (چنان عدالت را جاري كند كه) هيچكس بر ديگري ظلم و ستم روا ندارد.»
دستاوردهاي حكومت
دستاوردهاي انقلاب عظيم امام مهدي عليهالسّلام با آن هدف واقعي و اصيل و همچنين برنامههايي كه براساس تعاليم قرآن و سنت اهلبيت عليهمالسلام تنظيم شده، بسيار چشمگير و قابل توجه است و در يك جمله بايد گفت دستاوردهاي حكومت امام مهدي عليهالسّلام پاسخگوي تمام نيازهاي معنوي و مادي بشر است كه خداوند متعال در وجود انسان به امانت نهاده است.
1- عدالت فراگير
بزرگترين زخم پيكر جامعهي بشري در طول تمامي قرون و اعصار گذشته، ظلم و ستم موجود در اجتماعات انساني بوده است. و انسان هميشه در آرزوي دست يافتن به عدالت و مساوات روز شماري كرده و رسيدن به دوران شكوفايي عدالت را به انتظار نشسته است.
نهايت اين انتظار، دوران سبز حكومت امام مهدي عليهالسّلام است. جالب است دانسته شود كه عدالت و دادگري از آشكارترين دستاوردهاي حکومت امام مهدي عليهالسّلام است، به گونهاي كه در بعضي دعاها به آن لقب گرفتهاند:
«اللهُمَّ وَ صلِّ علی وَليِّ امْرِك القائِم المؤمل وَ العَدل المُنتَظر»؛[16] «خداوندا! به وليّ امر خود درود فرست. همان كه قيامكنندهي آرماني و عدالتي که همگان انتظارش را ميکشند.»
از بررسي رواياتي که در زمينهي ويژگيهاي حکومت جهاني امام مهدي عليهالسّلام وارد شده، چنين برميآيد که در آن عصر، جهان با همهي وسعتش در دايرهي حاکميت عدل مهدوي قرار گرفته و هيچ جاي جهان از حوزهي نفوذ عدالت موعود خارج نميماند.
فراگيري عدالت و گسترش آن به حدّي است که امام صادق عليهالسّلام فرمودهاند:
«أمّا و اللهُ لَيدخلنَّ (القائم) عليهم عدلهُ جوفَ بُيوتَهُم کَما يدخُلُ الحرُّ و القَرُّ»[17] «به خدا قسم، عدالت را در خانههاي مردم خواهد برد آنچنان كه سرما و گرما به درون خانهها نفوذ ميكند.»
2- رشد فكري و اخلاقي و ايماني
همهگير شدن عدالت در جامعه، به سبب تربيت صحيح افراد و رواج فرهنگ قرآن و عترت در جامعه است و در روايات ما به رشد فكري و اخلاقي و ايماني مردم در حاكميت امام مهدي عليهالسّلام تصريح شده است.
زنان نيز در آن دوران سعادتبار، در شناخت مباني دين به پايگاه بلندي ميرسند. همانطور که امام باقر عليهالسّلام ميفرمايند:
«وَ تؤتونَ الحِکمَةَ في زمانِهِ حَتّي أنَّ المرأة لَتَقضي في بَيتِها بکتابِ الله تعالي و سُنَّةِ رسولِ الله صلّياللهعليهوآلهوسلم»؛[18] «در زمان حکومت امام مهدي عليهالسّلام به همهي مردم حکمت و علم بياموزند تا آنجا که زنان در خانهها، با کتاب خدا و سنت پيامبر صلّياللهعليهوآلهوسلم قضاوت کنند.»
3- اتحاد و همدلي
بر اساس روايات، جمعيتي كه تحت حاكميت جهاني امام مهدي عليهالسّلام به سر ميبرند، با هم متحد و صميمي خواهند بود و در زمان برپايي دولت مهدوي، جايي براي كينه و دشمني به يكديگر در دلهاي بندگان خدا نخواهد ماند.
امام صادق عليهالسّلام در وصف روزگار سبز مهدوي فرموده است:
«و يؤلّف بَيْن قُلوُب مُخْتلفَه ...»؛[19] «در آن ايام، خداوند وحدت و الفت بين قلوب پريشان و پراكنده برقرار ميكند.»
4- سلامت جسمي و رواني
در دولت كريمهي مهدوي كه روزگار عدالتگستري و حكومت فضيلتها و زيباييهاست، بيماريهاي جسمي و رواني انسان از بين ميرود.
امام صادق عليهالسّلام در اينباره ميفرمايند:
«هنگامي كه حضرت قائم عليهالسّلام قيام كند، خداوند بيماريها را از مؤمنان دور ميکند و تندرستي را به آنان باز ميگرداند.»[20]
5- خير و بركت فراوان
در بهار دولت امام زمان عليهالسّلام همه جا سبز و خرم ميشود و نشاط و حيات مييابد. آسمان ميبارد و زمين ميروياند و بركات الهي سرشار و بيشمار ميشود.
به فرمودهي امام صادق عليهالسّلام:
«... خداوند به سبب او (امام مهدي عليهالسّلام) بركات آسمانها و زمين را جاري ميكند. (در ايام دولت او) آسمان مي بارد و زمين دانه ميدهد».[21]
6- ريشه كن شدن فقر
وقتي همهي منابع زمين براي امام مهدي عليهالسّلام آشكار شود، و بركات آسمان و زمين بر مردم زمان او بيدريغ جريان يابد و اموال بيت المال مسلمين به عدالت تقسيم شود، جايي براي فقر و تهيدستي نميماند.
امام باقر عليهالسّلام ميفرمايند:
«... امام مهدي عليهالسّلام هر سال دو بار به مردم ميبخشد و در هرماه دو بار به آنها روزي (و نياز زندگي) عطا ميكند و در اين كار به مساوات بين مردم عمل مينمايد تا آنجا که به دليل بينيازي مردم، هيچ نيازمندي به زكات پيدا نميشود ...»[22]
پيامبراكرم صلّياللهعليهوآلهوسلم در توصيف روزگار دولت مهدي عليهالسّلام فرمودهاند:
«... خداوند (روح) بينيازي را در دلهاي بندگان قرار ميدهد.»[23]
7- حاكميت اسلام و نابودي كفر
قرآن كريم در سه جا وعده داده است كه خداوند متعال دين مقدس اسلام را جهانگير خواهد كرد:
Lهُوَ الَّذي أرْسلَ رسوُله بِالهُدی وَ دِينِ الحَق لِيُظْهِرَهُ عَلَی الدّينِ كُلِّه ...K؛[24] Lاو خدايي است كه پيامبرش را با هدايت و دين حق فرستاد تا آن دين را بر همه اديان پيروز گرداند ... . K
و شكي نيست كه وعدهي خداوند محقق شدني و تخلفناپذير است، چنانكه در قرآن آمده است: L... انَّ اللهَ لايُخْلِف المِيعادK[25]
ولي روشن است كه با وجود همهي مجاهدتها و تلاشهاي بيدريغ پيامبر صلّياللهعليهوآلهوسلم و اولياي خدا عليهمالسلام، تاكنون چنين رويداد مباركي به وقوع نپيوسته است؛ بنابراين در سايه حاكميت آن وليّ پروردگار بانگ توحيد همه جا را فرا خواهد گرفت و اثري از شرك و كفر باقي نخواهد ماند.
امام باقر عليهالسّلام فرمودهاند:
«... هر آينه (در زمان امام مهدي عليهالسّلام) دين محمد صلياللهعليهوآلهوسلم به هر جا كه شب ميرسد، خواهد رسيد و عالمگير خواهد شد به گونهاي كه بر سطح زمين اثري از شرك نخواهد ماند، همانگونه كه خداوند وعده کرده است.»[26]
8- امنيت عمومي
در حاكميت امام مهدي عليهالسّلام كه دوران فراگيري همهي خوبيها در همهي عرصههاي زندگي است، امنيت كه از بزرگترين نعمتهاي الهي و از عاليترين آرزوهاي انسان است، به دست ميآيد.
امام علي عليهالسّلام فرمودند:
«و بنا يدفع الله الزّمان الکَلِب ... و لو قد قامَ قائمنا لَذَهبتِ الشَحنأ من قلوبِ العِباد، و اصطَلحتِ السِّباع و البهائم حتّی تمشی المَرأةُ مِن العراقِ إلی الشّامِ ... علی رأسِها زينَتُها لا يهيجُها سَبعٌ و لا تَخافُه»؛[27] «به دست ما و در حكومت ما روزگار سختيها سپري ميشود ... و چون قائم ما قيام كند، كينهها از دلها بيرون رود و حيوانات نيز با هم سازگاري كنند. (در آن روزگار چنان محيط امني ايجاد شود) كه زن با همهي زيب و زيور خود، از عراق تا شام برود ... و چيزي او را نترساند.»
9- گسترش دانش
در دوران حكومت حضرت مهدي عليهالسّلام اسرار علمي فراوان در علوم اسلامي و انساني آشكار ميشود و دانش بشري به گونهاي غيرقابل تصور توسعه مييابد.
امام صادق عليهالسّلام ميفرمايند:
«العِلمُ سَبعَةٌ و عَشرونَ حرفاً فَجَميعُ ما جاءَت بِهِ الرُّسُل حرفان فَلم يعرِفُ النّاس حتّی اليوم غير الحرفَين، فإذا قامَ قائمَنا أخرَج الخمسَة وَ العَشرين حرفاً فَبَثَّها في النّاس، و ضَمَّ إليها الحرفين، حتّی يبُثَّها سَبعَةٌ و عَشرينَ حرفاً»؛[28] «علم و دانش، بيست و هفت حرف است و همهي آنچه پيامبران آوردهاند، تنها دو حرف آن است و مردم تاكنون جز با آن دو حرف آشنايي ندارند. هنگامي كه قائم ما قيام كند، بيست و پنج حرف ديگر را آشکار کند و در ميان مردم گسترش دهد و آن دو حرف را نيز به آنها بيفزايد و مجموع بيست و هفت حرف را منتشر کند.»
ويژگيهاي حكومت
در بخشهاي گذشته دربارهي هدف، برنامهها و دستاوردهاي حكومت امام مهدي عليهالسّلام سخن گفته شد. در پايان به برخي از ويژگيهاي حكومت ميپردازيم:
الف) قلمرو و مركز آن
ترديدي نيست كه حكومت حضرت مهدي عليهالسّلام حكومتي جهاني است، زيرا كه او موعود همه بشريت و تحقق بخش آرزوهاي همهي انسانهاست.
امام باقر عليهالسّلام فرمودند:
«القائِمُ مِنّا ... يبلغُ سُلطانه المَشرِق و المَغْرِب و يظْهِر الله عَزَّوجَلَّ به دِينه عَلی الدّين كُله وَ لَوْ كَرِهَ المُشْرِكوُن ...»؛[29] «قائم عليهالسّلام از (خاندان پيامبر) است ... (او كسي است كه) فرمانروايي او شرق و غرب عالم را فرا خواهد گرفت و خداوند به دست او دين خود را بر همهي اديان غلبه ميدهد، اگر چه مشركان را خوش نيايد.»
مركز حكومت جهاني حضرت مهدي عليهالسّلام شهر تاريخي كوفه است كه در آن زمان وسعت زيادي خواهد يافت، به گونهاي كه شهر نجف را كه در چند كيلومتري كوفه است، شامل ميشود.
امام صادق عليهالسّلام فرمودهاند:
«مركز حكومت او (حضرت مهدي عليهالسّلام) شهر كوفه خواهد بود و محل قضاوت او مسجد بزرگ كوفه.»[30]
ب) مدت حكومت
حكومت خوبان كه با فرمانروايي امام مهدي عليهالسّلام آغاز ميشود، تا پايان عمر دنيا ادامه خواهد يافت و ديگر روزگار ظلم و ظالمان تكرار نخواهد شد.
خداوند بزرگ حاكميت آخرين پيشواي معصوم را به پيامبر اسلام صلّياللهعليهوآلهوسلم بشارت ميدهد و در پايان ميافزايد: «پس از آنكه مهدي عليهالسّلام به حكومت رسيد، دولت او را دوام خواهم بخشيد و پيوسته تا قيامت، روزگار (و حاكميت زمين) را در دست اوليا و دوستان خود دست به دست خواهم كرد.»[31]
رواياتي كه مدت حكومت حضرت مهدي عليهالسّلام رابيان ميكند، بسيار گوناگون است.
رسول خدا صلّياللهعليهوآلهوسلم ميفرمايند: «مهدي عليهالسّلام از فرزندان من است و بيست سال حکومت ميکند».[32] و جابر بن عبد الله انصاري هم از امام باقر عليهالسّلام پرسيد: امام زمان عليهالسّلام چند سال زندگي خواهد کرد؟ حضرت فرمودند: «از روز قيام تا روز وفات، نوزده سال طول ميکشد».[33]
امام صادق عليهالسّلام نيز دربارهي مدت حكومت ايشان فرمودهاند: «(حضرت مهدي عليهالسّلام) هفت سال حكومت ميكند كه برابر هفتاد سال از سالهاي حكومت شماست.»[34]
بيان علّامه مجلسي (ره) اين است که: «رواياتي را كه دربارهي مدت حكومت امام مهدي عليهالسّلام رسيده است، بايد به اين احتمالها توجيه كرد: برخي روايات به تمام مدت حكومت اشاره ميکند و برخي به مدت ثبات و استواري حكومت. بعضي مطابق سالها و روزهايي است كه ما با آن آشناييم و بعضي مطابق سالها و ماههاي روزگار حضرت است كه طولاني است و خداوند به حقيقت مطلب آگاه است.»
ج) سيرهي حكومتي امام
امام موعود، مهدي منتظر عليهالسّلام وقتي حكومت جهان را به دست گيرد، در تدبير نظام جهاني خود روش و شيوهي خاصي دارد از جمله اينكه ارزشهاي اسلامي و الهي را بر ويرانههاي جاهليت مدرن بنا خواهد كرد.
امام صادق عليهالسّلام فرمودهاند:
«يصنع كَما صَنَعَ رَسوُل صلّياللهعليهوآلهوسلم يهْدِم ما كانَ قبْله كَما هَدَم رسوُل الله صلّياللهعليهوآلهوسلم و الِهِ الجاهِليَّه و يسْتَأنف الاسْلام جَدِيداً »؛[35]
(امام مهدي عليهالسّلام) مانند پيامبر اسلام صلّياللهعليهوآلهوسلم عمل خواهد كرد. همانگونه كه پيامبر آنچه از روش جاهليت درميان مردم مرسوم بود از ميان برد، همينگونه روشهاي جاهلي پيش از ظهور خود را از بين خواهد برد و اسلام را از نو پيريزي خواهد كرد.
1. سيرهي جهادي و مبارزاتي
امام مهدي عليهالسّلام با انقلاب جهاني خود بساط كفر و شرك را از گسترهي زمين برميچيند و همگان را به دين مقدس اسلام دعوت ميكند.
پيامبر اكرم صلّياللهعليهوآلهوسلم در اينباره فرمودهاند: «شيوهي او (امام مهدي عليهالسّلام) شيوهي من است و مردم را بر آيين و شريعت من قرار ميدهد.»[36]
البته آن حضرت در شرايطي قيام ميكند كه حق به گونهاي آشكار، معرفي شده و از هر نظر بر مردم جهان، حجت تمام شده است و تنها كساني در جبههي باطل باقي ميمانند كه به كلي هويت انساني و الهي خود را از دست داده باشند. اينجاست كه شمشير برندهي عدالت مهدوي از نيام برميآيد و كسي از آنها را باقي نميگذارد.
2. سيرهي قضايي امام
امام مهدي عليهالسّلام در مقام قضاوت مانند حضرت سليمان عليهالسّلام و حضرت داوود عليهالسّلام عمل ميكند و همچون آنها با علمي الهي كه دارد حكم ميكند و چنان به عدالت رفتار ميكند كه مطابق روايات، زندگان آرزو ميكنند مردگان برگردند و از بركت عدل او بهرهمند شوند.[37]
امام صادق عليهالسّلام فرمودند: «وقتي قائم آل محمد قيام كند مانند داود و سليمان عليهمالسلام داوري ميكند، يعني شاهد و گواه طلب نميكند.»[38]
3. سيرهي مديريتي امام
حضرت براي بخشهاي مختلف مناطق گوناگون عالم، حاكماني از ميان بهترين ياوران خود بر ميگزيند و به صورت مداوم عملكرد حاكمان را زير نظر دارد.
پيامبر اكرم صلياللهعليهوآلهوسلم فرمودند:
«عَلامَهُ المَهْدِی انْ يكوُنَ شَديداً عَلَی العُمّال جَواداً بِالمالِ رَحِيماً بِالمَساكِين»؛[39] «علامت مهدي عليهالسّلام آن است كه با كارگزاران خود شديد و دقيق است. دست بخشندهاي دارد و به مسكينان مهربان است.»
4. سيرهي اقتصادي امام
امام عليهالسّلام كه مظهر عدالت و دادگري است، بيت المال مردم را ثروتي عمومي قرار ميدهد كه همگان در آن شريكاند به گونهاي كه هيچ تبعيضي در آن راه نداشته باشد.
پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم فرمودهاند:
«اذا قامَ قائِمُنا اضْمَحلَت القطائِع فَلا قَطائِع»؛[40] «زماني كه قائم ما قيام كند، قطايع (زمينهايي كه زمامداران و حكام جور در مالكيت خود در آورده يا واگذار كردهاند) از بين ميرود به طوري كه ديگر قطايعي در ميان نخواهد بود.»
د) سيرهي شخصي امام
امام عليهالسّلام دركرسي حكمفرمايي يادآور حكومت پيامبر اكرم صلياللهعليهوآلهوسلم و اميرالمومنين علي عليهالسّلام است و با وجود آنكه همهي اموال و ثروتها در اختيار اوست، در زندگي شخصي خود در پايينترين سطح به سر ميبرد و به كمترينها قناعت ميكند.
امام صادق عليهالسّلام فرمودهاند: «انَّ قائِمَنا اذا قامَ لَبسَ لِباس عَليٌ وَ سارَ بسِيرَتِه»؛[41] «وقتي قائم ما قيام كند، لباس علي عليهالسّلام را در بر ميكند و روش او را پيش ميگيرد.»
او كه دربارهي خود سختگير و دقيق است، با امت چون پدري مهربان است و آسايش و راحت آنها را ميخواهد به گونهاي كه در روايت امام رضا عليهالسّلام اينگونه توصيف شده است:
«الامامُ، الانِيسُ الرَّفِيقُ وَ الوالِد الشَّفيقُ وَ الاخُ الشَّفِيق وَ الام البِرَّه بِالولدُ الصَّغِيرُ مَفْزَعُ العشباد فِي الدّاهيه النّاد»؛[42] «امام، آن همدم همراه و آن پدر مهربان و برادر تني (كه پشتيبان برادر) است و مادر دلسوز به فرزند خردسال است و پناهگاه بندگان در واقعهي هولناك.»
ه( مقبوليت عمومي
از ويژگيهاي اساسي حكومت حضرت مهدي عليهالسّلام اين است كه مقبول همهي افراد و اجتماعات بشري است و نه تنها همهي اهل زمين، كه ساكنان آسمان نيز از آن حكومت الهي و فرمانرواي عدل گستر رضايت كامل دارند.
پيامبر اسلام صلّياللهعليهوآلهوسلم فرمودند:
«شما را بشارت ميدهم به مهدي عليهالسّلام ... اهل آسمان و زمين از او (و حكومت او) راضياند. و چگونه ممكن است كه كسي از حاكميت مهدي عليهالسّلام ناراضي باشد و حال آنكه براي همهي جهانيان روشن ميشود صلاح امر بشر و سعادت او در همهي جنبههاي مادي و معنوي تنها در سايهي حكومت الهي آن حضرت ميسر است.»[43]
1. انفال (8)، 24 .
2. حديد (57)، 17 .
3. شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 668 .
1. سيد رضی، نهج البلاغه، خ 138 .
1. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 52، ص336 .
2. همان، ج 36 ، ص 253 .
3. محمد محمدی ریشهری، ميزان الحكمه، ح 1632 .
4. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 58 ، ح 11 .
1. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 10 ، ص 104 .
2. نعماني، غيبت، ح 26، ص 242 .
3. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 390 .
4. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ح 16، ص 603 .
1. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 51، ص 47 .
2. همان، ج 52، ح 4 .
1. علامه مجلسی، بحار الانوار، ص 321 .
2. مفاتيح الجنان، دعاي افتتاح .
1. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 52، ص 362 .
2. نعمانی، غيبت، ص 239 .
3. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 548
1. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 364 .
2. طوسي، غيبت، ص 188 .
3. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 52، ص 390 .
4. همان، ج 51، ص 84 .
1. توبه (9)، 33، فتح (48)، 28، صف (61)، 9 .
2. آل عمران (3)، 9 .
3. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 55 .
4. صافی گلپايگانی، منتخب الاثر، ص 474 .
1. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 52، ص 326 .
2. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 603 .
1. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 53، ص 11 .
2. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 477 .
3. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 1 .
4. نعمانی، غيبت، ص 331 .
5. طوسي، غيبت، ص484 .
1. نعماني، غيبت، ص 236 .
2. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 122 .
3. الفتن، ص 99 .
1. حرّ عاملی، اثباة الهداة، ج 3، ص 447 .
2. علی دوانی، معجم الاحاديث الامام المهدی عليهالسلام، ج 1، ص 152 .
3. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 52، ص 309 .
4. وسائل الشيعه، ج 3، ص 348 .
1. کلينی، اصول كافی، ج 1، ص 225 .
2. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 51، ص 81 .