مسلمانان عموماً و شيعيان خصوصاً منتظرند كه سراسر گيتى را عدل و علم و توحيد و ايمان و برابرى و برادرى فراگيرد و آن رهبرى كه وعده ظهور او در قرآن و صدها احاديث معتبر وارد شده است ظاهر شود و آيين توحيدى اسلام را كه در شرق و غرب جهان وارد شده است ظاهر كرده و گسترش دهد و امت واحد، حكومت واحد، قانون واحد، نظام واحد تمام افراد بشر را متحد، هم صدا، هم قدم، و به هم پيوسته سازد
اين عقيده به ظهور مصلح منتظر، حضرت مهدى موعود، چنانكه در روايات به آن اشاره شده است، شيعه را در جريان زمان براى مقاومت در برابر صدمات و لطماتى كه بر هر دعوتى وارد مى شد و آن را متلاشى مى كرد، پرورش داد و فكر شيعه را كه فكر خالص اسلامى است و جامعه شيعه را از زوال و انقراض نگاه داشت; و تا امروز اين فكر و اين عقيده و ايمان عامل بقاى شيعه و پايدارى و استقامت اوست
آن شيعيانى كه با آن وضع جانگزاى حكومت بنى اميه و بنى عباس روبرو شده بودند كه تمام حيثيّات و شؤون ظاهرى و اجتماعى آنها الغا شده و از همه مشاغل محروم، و در همه جا مورد تعقيب و زير نظر جاسوسان حكومت قرار گرفته، و كمترين مجازات آنها زندان بود، تا مجازات هاى شديد از بريدن دست و پا و زبان و بينى، و شكنجه هاى غيرقابل تحمل ديگر، اگر منتظر و آينده بين نبودند و اعتقاد به پيروزى حق و عدالت، و شكست باطل و ستم نداشتند، با اين كه همه چيز را از دست رفته مى ديدند، هرگز برايشان حال مقاومت باقى نمى ماند و همه حتى در دل شكست خورده و تسليم مى گشتند و از دگرگون شدن اوضاع، و عوض شدن و ورق خوردن صفحه تاريخ نااميد مى گرديدند و ريشه هر نهضت و حركت و پايدارى در آنها خشك مى شد
اما پيغمبر اكرم، صلى الله عليه و آله، و على، عليه السّلام، وعده داده و قرآن مجيد نيز بشارت داده است كه اين دين پايدار مى ماند و اين راه بسته نمى شود و اين نزاع و نبرد حق و باطل، با غلبه ظاهرى جباران تاريخ مانند يزيد و وليد و زياد و حجاج و هارون و ديگران پايان نمى پذيرد.
و پس از رحلت رسول خدا، صلى الله عليه و آله، و شهادت اميرالمؤمنين و سيدالشهدا، عليهماالسّلام، تا امروز ريشه تمام حركات و نهضت هاى شيعه و مسلمين عليه باطل و استثمارگران، همين فلسفه اجتماعى انتظار و عقيده به ادامه مبارزه حق و باطل تا پيروزى مطلق بوده است.
اين است فلسفه بزرگ اجتماعى انتظار ظهور و اين است يكى از اسرار غيبت حضرت صاحب الامر، عجل الله تعالى فرجه، و از اين جهت است كه ثواب منتظرين مانند ثواب مجاهدين و بلكه شهيدان بدر و اُحد است.
و اين است كه از نظر يك فرد مسلمان در هر شرايط و اوضاع نامساعد و ناگوارى كه جلو بيايد، كار اسلام خاتمه يافته تلقى نمى شود و روز اين دين به آخر نمى رسد.
و اين است همان فلسفه اى كه در اديان گذشته نيز مايه اميدوارى پيروان آنها و مشوّق آنان به استقامت و پايدارى و مقاومت و جهاد بوده است. و در حقيقت، انتظار، فلسفه محكم و استوارى است كه در تمام اديان مورد توجه بوده و به آن عقيده داشته اند و از سنن و نواميس ثابتى است كه همه اديان آسمانى در بقاى خود از آن مايه گرفته اند و همه در انتظار آينده عالى تر و بهتر بوده اند و ظهور اسلام، اين دين جامع، به تمام آنها نويد داده شد; تا وقتى خورشيد جهانتاب اسلام طلوع كرد و عالم، و تمام پيروان اديان از انتظار آن بيرون آمدند، در اسلام نيز كه آخرين رسالت ها و اديان است، مسأله انتظار، اين فلسفه بزرگ در ظهور مصلح و منجى آخرالزمان و ولىّ دوران حضرت مهدى، عليه السّلام، كه در بيت رسالت و از فرزندان على و فاطمه و حسن و حسين، و نهمين فرزند حسين است، خلاصه شد