حدیث (1) پيامبر صلىاللهعليهوآله :
إنَّ أَولَى النّاسِ بِاللّه وَبِرَسولِهِ مَن بَدا بِالسَّلامِ؛
نزديكترين مردم به خدا و رسول او كسى است كه آغازگر سلام باشد.
بحارالأنوار 76/12/50
حدیث (2) امام على عليه السلام :
اَلسَّلامُ سَبعونَ حَسَنَةً تِسعَةٌ وَسِتّونَ لِلمُبتَدى وَواحِدَةٌ لِلرّادِّ؛
سلام هفتاد ثواب دارد كه شصت و نه تاى آن براى سلام كننده است و يكى براى جواب دهنده.
بحارالأنوار 76/11/46
حدیث (3) پيامبر صلىاللهعليهوآله :
يُسَلِّمُ الصَّغيرُ عَلَى الكَبيرِ، ويُسَلِّمُ الواحِدُ عَلَى الاِثنَينِ ، وَيُسَلِّمُ القَليلُ عَلَى الكَثيرِ ، وَيُسَلِّمُ الرّاكِبُ عَلَى الماشى ، ويُسَلِّمُ المارُّ عَلَى القائِمِ ، وَيُسَلِّمُ القائِمُ عَلَى القاعِدِ؛
كوچك به بزرگ سلام كند و يك نفر به دو نفر و عده كمتر به عده بيشتر و سواره به پياده و رهگذر به ايستاده و ايستاده به نشسته.
كنزالعمال 9/126/25321
حدیث (4) امام صادق عليه السلام :
اَلسَّلامُ قَبلَ الكَلامِ؛
نخست سلام، سپس كلام.
جامع الأخبار 231/596
حدیث (5) پيامبر صلىاللهعليهوآله :
اَلبادى بِالسَّلامِ بَرى ءٌ مِنَ الكِبرِ؛
سلام كننده، از تكبر به دور است.
كنزالعمال، ج9، ص 117، ح 25265
حدیث (6) پيامبر صلىاللهعليهوآله :
خَمسٌ لا أَدَعُهُنَّ حَتَّى المَماتِ ... وَالتَّسليمُ عَلَى الصِّبيانِ لِتَكونَ سُنَّةً مِن بَعدى؛
پنج چيز است كه تا زنده ام رهايشان نمى كنم... و سلام كردن به كودكان تا بعد از من سنّت شود.
خصال ص 271
حدیث (7) پيامبر صلىاللهعليهوآله :
أفشِ السَّلامَ يَكثُر خَيرُ بَيتِكَ؛
سلام را رواج ده تا خير و بركت خانه ات زياد شود.
خصال ص 181
حدیث (8) امام باقر عليه السلام :
إنَّ اللّه يُحِبُّ إطعامَ الطَّعامِ وَإفشاءَ السَّلامِ؛
خداوند غذا دادن و به همه سلام كردن را دوست دارد.
محاسن 2/388/7
حدیث (9) پيامبر صلىاللهعليهوآله :
إنَّ مِن موجِباتِ المَغفِرَةِ بَذلُ السَّلامِ وَحُسنُ الكَلامِ؛
يكى از موجبات مغفرت، سلام كردن و سخن نيكو گفتن است.جامع الأخبار 230/591
حدیث (10) امام باقر عليه السلام:
فى قَولِ اللّه عَزَّوَجَلَّ : (فَإِذا دَخَلتُم بُيُوتا فَسَلِّمُوا عَلى أنفُسِكُم) هُوَ تَسليمُ الرَّجُلِ عَلى أهلِ البَيتِ حينَ يَدخُلُ ، ثُمَّ يَرُدّونَ عَلَيهِ ، فَهُوَ سَلامُكُم عَلى أَنفُسِكُم؛
درباره آيه «هرگاه وارد خانه هايى شديد به خودتان سلام كنيد» فرمود: منظور سلام كردن مرد به اهل خانه است در هنگام وارد شدن به آن و جواب دادن اهل خانه به او. پس، اين سلام شماست به خود شما.
بحارالأنوار 76/5/16
حدیث (11) پيامبر صلىاللهعليهوآله :
اِذا دَخَلَ اَحَدُكُم بَيتَهُ فَليُسَلِّم، فَاِنَّهُ يُنزِلُهُ البَرَكَةَ وَ تُؤنِسُهُ المَلائِكَةُ؛
هرگاه يكى از شما به خانه خود وارد مى شود، سلام كند، چرا كه سلام بركت مى آورد و فرشتگان با سلام دهنده انس مى گيرند.
علل الشرايع، ج 2، ص 583، ح 23
حدیث (12) امام صادق عليه السلام :
صِلُوا أرحامَكُم و بِرّوا بِإخوانِكُم وَ لَو بِحُسنِ السَّلامِ وَ رَدِّ الجَوابِ؛
صله رحم نماييد و به برادران (دينى) خود نيكى كنيد، هر چند با سلام كردن خوب و يا جواب سلام خوب باشد.
كافى، ج 2، ص 157، ح 31
حدیث (13) پيامبر صلىاللهعليهوآله :
وَالّذى نَفسى بِيَدِهِ لاتَدخُلُوا الجَنَّةَ حَتّى تُؤمِنوا وَ لا تُؤمِنوا حَتّى تَحابّوا أولا أدُلُّـكُم عَلى شَئىٍ اِذا فَعَلتُموهُ تَحابَبتُم؟ اَفشُوا السَّلامَ بَينَـكُم؛
به خدايى كه جانم در اختيار اوست، وارد بهشت نمى شويد مگر مؤمن شويد و مؤمن نمى شويد، مگر اين كه يكديگر را دوست بداريد. آيا مى خواهيد شما را به چيزى راهنمايى كنم كه با انجام آن، يكديگر را دوست بداريد؟ سلام كردن بين يكديگر را رواج دهيد.
مشكاة الانوار، ص 157
حدیث (14) پيامبر صلى الله عليه و آله :
اَلْمُؤْمِنُ يَبْدَأُ بِالسَّلامِ وَ الْمُنافِقُ يَقُولُ: حَتّى يُبدَأَ بي؛
مؤمن ابتدا به سلام مىكند و منافق منتظر سلام ديگران است.
كنزالعمّال، ح 778
حدیث (15) امام على عليه السلام :
عَوِّدْ لِسانَكَ لينَ الْكَلامِ وَ بَذْلَ السَّلامِ، يَكْثُرْ مُحِبّوكَ وَ يَقِلَّ مُبْغِضوكَ؛
زبان خود را به نرمگويى و سلام كردن عادت ده، تا دوستانت زياد و دشمنانت كم شوند.
غررالحكم، ح 6231
حدیث (16) ديلمى :
كانَ النَّبىُّ صلىاللهعليهوآله ... يُسَلِّمُ عَلى مَنِ اسْتَقْبَلَهُ مِنْ كَبيرٍ وَ صَغيرٍ وَ غَنىٍّ وَ فَقيرٍ و لا يُحَقِّرُ ما دُعِىَ اِلَيهِ و لو اِلى خَشفِ التَّمْرِ وَ كانَ خَفيفَ المَؤونَةِ كَريمَ الطَّبيعَةِ، جَميلَ المُعاشَرَةِ، طَلِقَ الوَجهِ، بَشّاشا من غَيرِ ضِحكٍ، مَحْزونا مِن غَيرِ عَبوسٍ، مُتَواضِعا مِنْ غَيْرِ مَذَلَّةٍ، جَوادا مِن غَيْرِ سَرَفٍ، رَقيقَ القَلبِ، رَحيما بِكُلِّ مُسْلِمٍ... ؛
رسول اكرم صلىاللهعليهوآله به هر كس برخورد مىنمودند، از بزرگ و كوچك، ثروتمند و فقير، سلام مىكردند و اگر به جايى حتى براى خوردن خرمايى خشك دعوت مىشدند، آن را كوچك نمىشمردند. زندگيشان كم هزينه بود، بزرگ طبع، خوش معاشرت و گشاده رو بودند، بى آنكه بخندند، هميشه متبسم بودند، بىآنكه اخمو باشند، محزون بودند، بىآنكه از خود ذلّتى نشان دهند، متواضع بودند، مىبخشيدند ولى اسراف نمىنمودند، دل نازك و نسبت به تمام مسلمانان مهربان بودند.
ارشاد القلوب، ج 1، ص 115