اهمیت و منزلت آیت الکرسی
آيه 255سوره مباركه بقره در احاديث به(آيت الكرسى ) شهرت دارد و پيامبر اكرم و ائمه معصومين اهميت خاصي براي آن قائل بوده اند.
از اميرالمؤمنين (علیه السلام)نقل شده است : اگر بدانيد اين آيه چه اندازه اهميت دارد, در هيچ حالى آن را ترك نمى كنيد.(1)
رسول خدافرمود: «آيت الكرسى گنجى است كه پيش از من به هيچ پيامبرى داده نشده است ».
على (علیه السلام)فرمود: «از آن وقتى كه اين سخن را از پيامبر(ص)شنيدم , شبى بر من نگذشت كه اين آيه را نخوانم ».(2)
«اللّه لا اله الاّ هو الحىّ القيّوم »; «اللّه » يعني ذاتي كه يگانه و جامع جميع صفات كمال و پديد آورنده جهان هستي است . فقط او معبود همه انسان ها و ديگر موجودات است و به جز او معبودي نيست .
و او زنده و نگه دارنده جهان هستي است .
«لا تأخذه سنةٌ و لانوم »; خدا را نه چرت مي گيرد و نه مي خوابد. اين جمله اشاره به اين حقيقت دارد كه فيض ولطف خداوند دائمي است .
«له ما فى السّموات و ما فى الارض » ملكيت مطلقه آسمان ها و زمين و آن چه در آن ها است , از آنِ خدا است .
«من ذاالّذى يشفع عنده الاّ باذنه» هيچ كس بدون فرمان خدا نمي تواند در پيشگاه او شفاعت كند.
در حقيقت اين جمله مكلّل معني قيوميّت خداوند و ملكيت مطلقه او نسبت به تمام موجودات عالم هستي است .
اگر مشاهده مي كنيم , كساني در پيشگاه خداوند شفاعت مي كنند, دليل آن نيست كه آن ها مالك چيزي هستند واستقلال در تأثير دارند, بلكه مقام شفاعتر ا نيز خداوند به آن ها بخشيده است .
«يعلم ما بين ايديهم و ما خفلهم» خداوند از گذشته و آينده شفيعان آگاه است . اين جمله تأكيد بر قدرت كامله پروردگار و عدم قدرت ديگران در پيشگاه او دارد.
«و لا يحيطون بشىءٍ من علمه الاّ بما شاء»كسي به چيزي از علم پروردگار احاطه پيدا نمي كند مگر آن چه را كه او بخواهد.
«وسع كرسيّه السّموات والارض» تخت قدرت و سلطنت او تمامي آسمان ها و زمين را فرا گرفته است و تمامي عالم هستي تحت سيطره و تسلّط خداوند قادر متعال قرار دارد.
از امام صادق (علیه السلام)نقل شد:«آسمان ها و زمين در برابر كرسى , همچون حلقهء انگشترى است در وسط يك بيابان , و كرسى در برابر عرش الهى همچون حلقه اى است در وسط يك بيابان» .(3)
«ولا يؤوده حفظهما و هو العلىّ العظيم» نگه داري آسمان ها و زمين براي خدا دشوار نيست و او بلند مرتبه است .
«لا اكراه فى الّدين قد تبيّن الرّشد من الغىّ فمن يكفر بالطاغوت و يؤمن باللّه فقد استمسك بالعروة الوثقى لاانفصام لهاو الله سميع عليم» در قبول دين اكراهي و اجباري نيست , زيرا راه درست از راه منحضرف آشكار شده است . بنابراين كسي كه به طاغوت (بت و شيطان و هر موجود طغيانگر) كافر شود و به خدا ايمان آورد, به دستگيره ءمحكمي دست زده است كه گسستني نيست و خداوند شنوا و دانا است .
اصولاً اسلام و هر مذهب حقّ از دو جهت نمي تواند جنبهء تحميلي داشته باشد:
1- بعد از روشن شدن حق از باطل , نيازي به تحميل و توسل به زور نيست .
2- اصولاً دين كه از اعتقادات قلبي ريشه مي گيرد, ممكن نيست تحميلي باشد.
زور و شمشير و قدرت نظامي در اعمال و حركات جسماني مي تواند اثر بگذارد, نه در افكار و اعتقادات .
اسلام در سه مورد متوسل به زور و قدرت نظامي مي شود:
1- در مورد محو آثار شركت و بت پرستي و خرافه پرستي و هر چه فتنه و ناهنجاري هاي اجتماعي باشد:«وقاتلوهم حتى لا تكون فتنة» .(4)
2- در برابر كساني كه نقشه براندازي و نابودي مسلمانان يا نظام اسلامي را مي كشند, به عنوان دفاع از ارزش هاي اسلامي .
3-براي كسب آزادي در تبليغ , زيرا هر آييني حق دارد به طور آزاد و منطقي خود را معرفي كند و اگر كسي مزاحم باشد, با آن مي جنگد, مانند جنگ هاي مسلمانان با سران مجوس .
بعد مي فرمايد:«اللّه ولى الّذين آمنوا يخرجهم من الظّلمات الى النّور و الّذين كفروا اولياءهم الطّاغوت يخرجونهم من النّور الى الظّلمات اولئك أصحاب النار هم فيها خالدون ; خداوند وليّ و سرپرست كساني است كه ايمان آورده اند. آنان را از ظلمت ها به سوي نور بيرون مي برد, امّا كساني كه كافرند, اولياي آنان طاغوت است كه آنان را از نور به ظلمت دعوت مي كنند. آن ها اهل آتشند و هميشه در آن خواهند بود».(5)
توجه : این تفسیر بسیار اجمالی از آیة الکرسی بود تفسیر دقیق آن نیاز به بحث های مفصل و بسیار دقیق دارد.
پي نوشت ها:
1.تفسير نمونه , ج 2 ص 191.
2.همان .
3.تفسير نمونه , ج 2 ص 202.
4.بقره (2) آيه 189.
5.تفسير نمونه , ج 2 ذيل آيهء 255به بعد.