رحمان زارع شعر و داستان 18 دی 1390 18 دی 1390 03 آذر 1391 مرغ سحر چاپ ایمیل مرغ سحر ناله سر کن داغ مرا تازه تر کن ز آه شرر بار، این قفس را برشکن و زیر و زبر کن بلبل پر بسته ز کنج قفس درآ نغمه آزادی نوع بشر سرا وز نفسی عرصه این خاک توده را پر شرر کن، پر شرر کن ظلم ظالم، جور صیاد آشیانم داده بر باد ای خدا، ای فلک، ای طبیعت شام تاریک ما را سحر کن ای خدا، ای فلک، ای طبیعت شام تاریک ما را سحر کن نوبهار است، گل به بار است ابر چشمم ژاله بار است این قفس چون دلم تنگ و تار است شعله فکن در قفس ای آه آتشین دست طبیعت گل عمر مرا مچین جانب عاشق نگه ای تازه گل از این بیشتر کن، بیشتر کن، بیشتر کن مرغ بی دل، شرح هجران مختصر کن مختصر کن مختصر کن شاعر:محمدتقی بهار 5 1 1 1 1 1 Rating 5.00 (3 Votes) قبلی بعدی