شاه منی که مونس هر سال و هر دمی
شاهی ولی غریبترین شاه عالمی
باران اشک اذن ورود حریم توست
در هر کویر علت باران نم نمی
حیرت نکن از این که خرابم مقابلت
آخر همان که از ته دل دوست دارمی
بر شانههای تو حرم حضرت رضاست
عباس وار حامل راز محرمی
هر چند گنبد تو طلا نیست شاه من
در چشمهای خیس طلای مجسمی
ای معدن محبت شهر گل و غزل
هر قدر کشف میکنمت باز مبهمی
هر لحظه بی تو ماندن دنیا جهنم است
کاری کن ای بهشت نماند جهنمی
میلاد عرفانپور