شعري از مهدي حميدي در وصف نوروز فاطمي
خوب بنگر! ببین جهان تیره است
همه ذرات کهکشان تیره است
.
پس از آن ماجرای خاک آلود
هرچه باشد در این جهان تیره است:
.
سال هایی که رنگشان تلخ است،
قرن هایی که طعمشان تیره است،
.
گاه شامی که بی امان سرد است
گاه روزی که بی کران تیره است
.
شب دنباله دار تاریخ است
نور در بند، آسمان تیره است...
.
کوچه پس کوچه ها در و دیوار
پیش چشم فرشتگان تیره است،
.
قامتی خم شده ـ شبیه رکوع ـ
رنگ گل دسته و اذان تیره است
.
حال مادر چرا چنین بد شد؟
زیر چشمش چرا چنان تیره است؟
.
ما عزادار سوره ی قدریم
جامه ی عید عاشقان تیره است
.
سوگ، سینه زنی، سیه پوشی...
هرچه سین روی سفره مان تیره است...
شاعر:مهدي حميدي
.