گویدا: دانش آموزی وارد مدرسه شد. دید آگهی تسلیت سیاهی در سالن مدرسه آویزان شده است. با کنجکاوی به طرف آن رفت،نوشته بود:
«انا لله و انا الیه راجعون... آنکه مانع موفقیت شما بود درگذشت.» دانش آموز با خوشحالی ادامه ی متن را خواند:
«مراسم تشییع ساعت نه در حیاط مدرسه آغاز می شود و تا قبرستان ادامه دارد و آن مرحوم به خاک سپرده خواهد شد. حضورهمه ی دانش آموزان در این مراسم موجب تسلی خاطر خواهد یود.»
ساعتی بعد دانش آموزان در حیاط مدرسه حاضرشدند و تابوت مرحوم را به روی شانه گرفته و با تکبیر و لااله الا الله گفتن به سمت قبرستان راه افتادند.
وقتی تابوت در کنار قبر از پیش کنده شده زمین گذاشته شد. مدیر از خادم مدرسه خواست سرتابوت را بردارد تا دانش آ موزان برای آخرین بار با مانع موفقیت خود خداحافظی کنند.سپس از بچه ها خواست یکی یکی به بالای سر جنازه بروند و با او خداحافظی کنند.
هرکس به بالای سر تابوت می رفت با تعجب بسیاری میخکوب می شد.وقتی دانش آموز مورد نظر ما به بالای سر جنازه رفت با تعجب چشمش به آینه ای افتاد که فقط او را نشان می داد.
آینه چون عیب تو بنمود راست خود شکن آیینه شکستن خطاست!
