روش هاى تبلیغى و علت گسترش آثار کوئلیو
آثار کوئلیو تاکنون در بیش از 150 کشور جهان و به 56 زبان ترجمه شده است. بیش از 100 میلیون نسخه از آثار او در سراسر جهان به فروش رسیده است.27عوامل متعددى در فروش بالاى آثار کوئلیو دخیل است. شیوه هاى تبلیغى، که او و ناشرانش در سراسر دنیا از آنها استفاده مى کنند، در این فروش بالا بى تأثیر نبوده است که به برخى از آنها اشاره مى شود:
اشتیاق ناشران آثار پائولو در ایران در رابطه با نشر و توزیع آثار وى به حدى است که ناشران ایرانى علاوه بر ارائه ترجمه هاى گوناگون از آثار وى، اقدام به انتشار آن آثار به نام هاى گوناگون و با طرح جلدهاى متفاوت کرده اند و این اشتیاق و دل باختگى به حدى است که 13 اثر پائولو با 23 نام متفاوت و با 54 طرح جلد گوناگون به چاپ رسیده است.
برخى از ناشران ایرانى در رقابتى کم نظیر، اقدام به انتشار آثار پائولو در طرح ها، رنگ ها و اندازه هاى گوناگون با ترجمه هاى متفاوت نموده و به تبلیغ کتاب هاى وى پرداخته اند تا سلیقه هاى گوناگون را جذب کنند. انتشارات «کاروان»، ناشر اختصاصى آثار پائولو کوئلیو در ایران، با شیوه هاى جذاب و تقریبا منحصر به فرد همچون تبلیغ کتاب هاى وى در ایستگاه هاى مترو، در این عرصه، گوى سبقت را از دیگر ناشران ربوده است.
یکى دیگر از شیوه هاى تبلیغى که انتشارات «کاروان» براى فروش بیشتر آثار کوئلیو به کار برده چاپ چند کتاب در قالب یک کتاب است. از جمله چاپ مجموعه و در روز هفتم که شامل 3 کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم، ورونیکا تصمیم مى گیرد بمیرد، شیطان و دوشیزه پریم است. تبلیغ این کتاب در انتهاى کتاب ورونیکا... قابل مشاهده است.28
اقدام دیگر در این رابطه، عرضه کتاب ها به صورت کتاب صوتى است که محسن نامجو در سال 1387 با همکارى انتشارات «کاروان»، کتاب مشهور کیمیاگر را با ترجمه آرش حجازى، به شکل کتاب سخنگو یا کتاب صوتى ضبط و منتشر کرد. همچنین کتاب گویاى نامه هاى عاشقانه یک پیامبر و کتاب گویاى رزم آور نور و راهنماى رزم آور نور از کتاب هاى کوئلیو با صداى میکاییل شهرستانى در اینترنت قرار داده شده است.29
یکى دیگر از شیوه هاى تبلیغى، سفرهایى است که کوئلیو در طول سال، به کشورهاى گوناگون انجام مى دهد این سفرها با هماهنگى ناشران کوئلیو صورت مى گیرد. او تقریبا نیمى از سال را در سفر مى گذراند.30 البته کوئلیو در سفرى که به ایران داشت، گفت: «من هشت ماه از سال را به سفر مى پردازم.»31 این سفرها امکان ایجاد ارتباط نزدیک نویسنده با مترجمان و خوانندگان او را فراهم مى کند و در فروش کتاب هایش نقش مهمى ایفا مى کند.32
ایجاد پایگاه اطلاع رسانى پائولو کوئلیو روى شبکه جهانى اینترنت به زبان فارسى از دیگر عوامل ترویج آثار اوست.33 در پایگاه رسمى پائولو کوئلیوبه زبان فارسى، اطلاعاتى درباره زندگى نامه، مؤسسه پائولو، نمایشگاه عکس، کتاب ها و مانند آن در دسترس است. پایگاه رسمى پائولو به 14 زبان پرتقالى، اسپانیولى، انگلیسى، ایتالیایى، فرانسوى، رومانى، آلمانى، فارسى، ژاپنى، لهستانى، روسى، چینى، عربى و چک درباره این نویسنده و آثارش اطلاع رسانى مى کند. آرش حجازى به او پیشنهاد داده است که ترجمه فارسى کتاب هایش را در اینترنت منتشر کند. کوئلیو نیز با پیشنهاد انتشار رایگان ترجمه فارسى کتاب هایش در اینترنت موافقت کرده است.
کوئلیو معتقد است: «نویسندگان اینترنت را دست کم گرفته اند.» او پس از قرار دادن هفت فصل ابتدایى آخرین کتاب خود، جادوگر پورتبلو، بر روى اینترنت، در گفت وگویى که با «رویترز» داشت، گفت: عقیده دارم این حق خواننده است که پیش از خرید کتاب، بتواند آن را بخواند. هدف من این بود که یک چهارم کتاب را در اینترنت بگذارم تا نظر خوانندگان را درباره کتاب جدیدم بدانم. کوئلیو درباره اینکه شاید دسترسى خوانندگان به نسخه هاى آنلاین موجب کاهش فروش آثارش شود، گفت: «در سال 1999 در روسیه متوجه شدم تمام کتاب هایم به صورت رایگان روى اینترنت قرار دارند و نسخه هاى تقلبى آن نیز در بازار است.
بنابراین، تصمیم گرفتم به جاى مقابله، تمام کتاب هایم را در وب سایتم بگذارم. اما به جاى آنکه با کاهش فروش کتاب هایم مواجه شوم، از فروش 10 میلیون نسخه اى در روسیه برخوردار شدم، در حالى که در سال 1999، این تعداد تنها 10 هزار نسخه بود. به نظر من، اگر مردم فصل هاى اولیه کتاب را بخوانند و آن را بپسندند، آن را خواهند خرید.»34
از دیگر شیوه هاى تبلیغى، تبدیل کتاب به فیلم و نمایش آن بر روى پرده سینماست؛ کارى که درباره رمان کیمیاگر صورت گرفت و شرکت «واینشتاین» (Weinstein) اعلام کرد: مشهورترین رمان پائولو کوئلیو، کیمیاگر، را در فیلمى با بیش از 60 میلیون دلار هزینه، به روى پرده سینما مى برد.35 این شیوه باعث تبلیغ دیگر آثار کوئلیو شده است؛ همچنان که وقتى کتاب کیمیاگر در کشورى فروش بالایى مى کرد؛ سبب مى شد مردم، دیگر آثار او را هم مورد توجه قرار دهند.
استفاده از اینترنت و فضاى مجازى
یکى از ابزارهاى جدید، ارتباط بین افراد از طریق فضاى اینترنت است. پائولو کوئلیو کسى است که از این امکان در سطح بالایى استفاده مى کند و حضور فعالى در فضاى مجازى دارد و از آن براى ایجاد ارتباط با خوانندگان آثار و تبلیغ کتاب هایش براى فروش بیشتر استفاده مى کند. کوئلیو خود در این باره مى گوید: من نه تنها از اینترنت استفاده مى کنم، بلکه به اینترنت معتادم.36 کوئلیو را به جرئت مى توان علاقه مندترین نویسنده مشهور معاصر به اینترنت و رسانه هاى دیجیتال دانست.
یک استاد رشته روزنامه نگارى به نام جف جارویس، که کتابى درباره «گوگل» نوشته، درباره او اظهارنظر کرده که کوئلیو «گوگلى ترین نویسنده اى است که من مى شناسم!» کوئلیو علاقه زیادى به شبکه هاى اجتماعى دارد. او از سه سال قبل، عضو شبکه اجتماعى «ماى اسپیس» (MySpace) شده است. در این پایگاه بیش از 38 هزار نفر او را به فهرست دوستان خود اضافه کرده اند. کوئلیو این شبکه اجتماعى را راهى مناسب براى ارتباط با علاقه مندان خود مى داند. ضمنا باشگاه هواداران فارسى زبان پائولو کوئلیو در پایگاه «فیس بوک» در سال 1388 راه اندازى شده است.
کوئلیو در اقدامى جالب، از دوست دارانش در پایگاه ماى اسپیس خواست که ویدئوها و موسیقى هایى که درباره کتاب ساحره پورتوبلو ـ از آخرین آثار او ـ ساخته اند، برایش ارسال کنند. شش هزار نفر براى او موسیقى و ویدئو فرستادند. از بین آنها 15 اثر انتخاب شد تا در ساخت فیلم از آنها استفاده شود. کوئلیو قصد دارد این فیلم را در جشنواره ها شرکت دهد؛ یعنى با استفاده از فضاى مجازى، زمینه ساخت فیلم از روى کتابش را با کمک علاقه مندانش فراهم مى آورد.
با جست وجو در اینترنت، متوجه مى شویم کوئلیو در شبکه هاى اجتماعى متعددى فعال است که از جمله مى توان این موارد را برشمرد: فیس بوک، توییتر، یوتیوب، فرندفید، فلیکر، جایکو، Librarything Pownce،Netvibes ردیت، تامبلر، سرویس Upcomingو Vimeo.37 کوئلیو همچنین در مصاحبه با رویترز گفت: «روزى سه ساعت را در اینترنت مى گذرانم و روزانه 500 ایمیل دریافت مى کنم. اگرچه نمى توانم به همه آنها جواب دهم، اما سعى مى کنم تا حد امکان به آنها نزدیک شوم. آنها نه تنها خوانندگان من هستند، بلکه انسان هایى هستند که روح مرا درک مى کنند.»38
سرعت نشر آثار کوئلیو در ایران
پس از اینکه آثار کوئلیو در سال 1374 وارد ایران شد، تا پایان سال 1376، چهار کتاب از کوئلیو به چاپ رسید که عبارتند از: کیمیاگر (که طى کمتر از 2 سال، 3 ترجمه از آن ارائه شد)، کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریستم، دیدار با فرشتگان، و سفر به دشت ستارگان که هریک از این 3 کتاب با 2 ترجمه منتشر شدند.39
کیمیاگر پس از اینکه اولین بار در سال 1374 به چاپ رسید، آنچنان سریع در میان علاقه مندان جا باز کرد که در کمتر از دو سال بعد، یعنى در سال 1376 جزو پرفروش ترین کتاب هاى سال در ایران شد. کیمیاگر تا پایان سال 1380، 37 بار تجدید چاپ شد. تنها نشر «کاروان» تا سال 1383، 21 بار کتاب کیمیاگر را تجدیدچاپ نمود. بنابراین، نتیجه مى گیریم که انتشارات «کاروان»، که در سال 1376 تأسیس شده بود، در عرض 7 سال، یعنى تا سال 1383 کیمیاگر را 21 بار تجدیدچاپ کرد40 و با اینکه در اول کتابِ چاپ شده توسط این ناشر آمده که کتاب مذکور به هیچ شکلى قابل تکثیر و تولید مجدد نیست، در عین حال، ناشران دیگر هم این کتاب را چاپ نموده اند!41
براساس اطلاعات موجود در مؤسسه «خانه کتاب» تا پایان 1380، سیزده اثر پائولو با 23 عنوان، 133 بار تجدیدچاپ شده است و اگر هر بار دست کم در 5000 شماره چاپ شده باشد، مى توان نتیجه گرفت: دست کم 665000 جلد از کتاب هاى پائولو تا سال 1380 در ایران به فروش رسیده است!42کوئلیو در سفر ده روزه اى که در سال 1379 به ایران آمده بود، گفت: براى من استقبال ایرانیان از کتاب هایم غافلگیرکننده بود. پولى که من براى چاپ کتاب هایم از ایران دریافت مى کنم، از هیچ جاى دنیا نگرفته ام.43
کتاب هاى دیگر کوئلیو نیز بارها تجدیدچاپ شده است که چند نمونه ذکر مى شود: ـ کتاب دیدار با فرشتگان، ترجمه دل آرا قهرمان فقط در زمستان 1376 سه نوبت تجدیدچاپ شد.44 ـ کتاب عطیه برتر در سال 1387 به چاپ پانزدهم رسید.45
ـ کتاب دومین مکتوب در سال 1387 به چاپ دوازدهم رسید.46 بنا به گفته آرش حجازى در مصاحبه با نشریه اپوکاى برزیل، ایران دومین کشورى است که کتاب ورونیکا تصمیم مى گیرد بمیرد را منتشر کرد و بناست کتاب بعدى کوئلیو شیطان ودوشیزه پریم رانیز بلافاصله پس از انتشارش در برزیل، در تهران منتشر کنیم.47
همچنین انتشارات «کاروان» کتاب دیگر کوئلیو به نام برنده تنهاست را که در سال 2008 (1387) در برزیل به چاپ رسیده بود، تنها یک سال بعد در تهران به چاپ رساند.این سرعت نشر درباره انتشارات کتاب زهیر از موارد بالا نیز بیشتر بود، تا جایى که این کتاب حتى زودتر از برزیل، در اسفند ماه 1383 (مارس 2005) براى اولین بار، در ایران منتشر شد!
این اقدام با انتقاد مطبوعات برزیلى همراه شد که مى پرسید: چرا کوئلیو کتابش را براى اولین بار، در جایى غیر وطنش منتشر مى کند؟ طبق زمان بندى ارائه شده از سوى انتشارات «رکو»، ناشر برزیلى آثار این نویسنده نامدار، زهیر نیز قرار بود در یک دوره زمانى ده ماهه، یعنى از مارس تا دسامبر سال 2005 با شمارگان فوق العاده 8 میلیون نسخه به 42 زبان دنیا و در بیش از 80 کشور جهان منتشر شود. زهیر در آوریل 2005 (اردیبهشت 1384) در شمارگان بى سابقه 320 هزار نسخه در برزیل منتشر شد.48
یکى از آخرین رکوردهاى کوئلیو در جذب مخاطبان بى شمار در سراسر دنیا را مى توان کسب عنوان پرخواننده ترین نویسنده جهان در سال 2003 به خاطر انتشار کتاب 11 دقیقه دانست. (این کتاب مستهجن ترین کتاب کوئلیو است که در آن سرگذشت یک روسپى را توضیح مى دهد و در آن، از اینکه جزئیات اعمال او را توضیح دهد هیچ ابایى ندارد. این کتاب ابتدا با نام کیمیاگر 2، که در واقع بازنویسى 11 دقیقه بدون اشاره به جزئیات مسائل و چالش هاى جنسى قصه اصلى بود، در ایران منتشر شد.
حجازى در گفت وگویى با روزنامه ایران گفت: تغییر نام قصه به کیمیاگر 2 نیز راهى براى رد شدن از فیلتر وزارت ارشاد مبنى بر ممنوعیت چاپ کتاب 11 دقیقه بود که به درخواست صاحب اثر انجام شد. البته کوئلیو به چاپ این کتاب اعتراض کرد و گفت: اگر وضعیت فرهنگى یا سیاسى ایران انتشار این کتاب را به صلاح نمى داند، ترجیح مى دهم بدون دخل و تصرف بماند،49 اما بعدها کتاب 11 دقیقه بى کم و کاست در ایران چاپ شد!با توجه به مطالب مزبور، سرعت نشر آثار کوئلیو در ایران، بسیار بالا ارزیابى مى شود. سفر ده روزه کوئلیو به ایران و حمایت جدى رئیس جمهور و وزیر ارشادوقت در بالارفتن این سرعت مؤثربه نظر مى رسد.
نقد و بررسى برخى آموزه هاى کوئلیو
هرچند بیان تمامى آموزهاى باطل کوئلیو و نقد آنها مقاله جداگانه اى مى طلبد و این نبشتار درصدد نقد کامل آنها نیست، اما براى اینکه با گوشه اى از انحرافات موجود در آثار وى آشنا شویم این مقال سعى مى کند به بعضى از مهم ترین آنها اشاره کند، تا کسانى که از روى غفلت آثار او را مى خوانند، بدانند که اگرچه تمامى محتواى آثار کوئلیو سراسر باطل نیست، اما آموزه هایى که در لابه لاى آثارش وجود دارد ـ و البته کم هم نیست ـ در تعارض آشکار با عقل و مبانى دین اسلام قرار دارد.
الف. نوع نگاه به مذهب
کوئلیو در پاسخ به این سؤال که «مذهب چیست؟» مى گوید: من آن را نحوه گروهىِ پرستش مى دانم... آدم مى تواند بودا، اللَّه، یا خداى مسیح را پرستش کند. فرقى نمى کند... براى من مذهب یعنى این، و نه مجموعه اى از قراردادها و دستوراتى که به دیگران تحمیل شود! کوئلیو مذهب را حداکثر «نیایش جمعى» بشر مى داند، نه بیشتر. آنچه مهم است اینکه انسان در لحظه اى خاص بتواند در کنار گروهى از متدینان با غیب ارتباط برقرار کند.50
از منظر کوئلیو، مذهب یک سرگرمى معنوى است، نه راه واقعى براى سعادت بشر! در نتیجه، همان گونه که سرگرمى هنرى و ادبى نیاز روح کوئلیو است، مذهب هم به عنوان یک سرگرمى معنوى براى روحیه جمعى بشر نیاز است.51 البته به نظر مى رسد کوئلیو دین را در این کارکرد خود نیز موفق نمى داند؛ زیرا معتقد است: کسى نباید مسئولیت جست وجوى معنوى خود را بر عهده دین بگذارد.52
او به خوانندگان آثارش توصیه مى کند که سخن هیچ کس براى شما حجیت ندارد. به سخنان بنیادگراهاى دینى، که بر اصول ثابتى تأکید مى کنند، هرگز گوش نسپارید، حتى اگر به قیمت اشتباه کردن و گم کردن راه باشد؛ چراکه گم کردن راه و اشتباه رفتن به مراتب بهتر از بنیادگرایى دینى است.53وقتى کسى مى آید به تو مى گوید: خدا این است و خدا آن است، یا خداى من قوى تر از خداى توست، تنها راه در دام نیفتادن این است که بفهمى جست وجوى معنویت یک مسئولیت شخصى است که تو نه مى توانى به کسى منتقل کنى و نه به دیگران توصیه کنى. بهتر است انسان اشتباه کند و دنبال نشانه هاى غلط برود تا اینکه به دیگران اجازه دهد براى سرنوشتش تصمیم بگیرند.54
کوئلیو مذهب را به گونه اى مى بیند که حتى روسپى و فاحشه هم مى تواند فردى باایمان باشد، تا جایى که بیشتر روسپى هااعتقادمذهبى خودراحفظ مى کنند.55 کوئلیو براى ادیان جنبه ماورایى قایل نیست و ادیانى مانند بودیسم، هندویسم، کاتولیک و اسلام را در کنار هم قرار داده، آنها را خرافات مى داند.56
کوئلیو ـ همچنان که خود گفته ـ براى دین و مذهب منشأ الهى قایل نیست و اساسا فرقى میان ادیان آسمانى با دین هاى ساختگى قایل نیست و همه را با نگاه سرگرمى و یک نوع نیایش جمعى مى داند و حداکثر منشأ دین را یک قرارداد اجتماعى مى داند. البته این گفته او صرفا یک ادعاست و دلیلى براى آن اقامه نکرده. مى توان گفت: کوئلیو قایل به پلورالیزم دینى است.
درباره این سخن کوئلیو، که سخن هیچ کس براى شما حجیت ندارد و به سخنان بنیادگراهاى دینى، که بر اصول ثابتى تأکید مى کنند، هرگز گوش نسپارید، باید گفت: چه طور به قول خودش سخن بنیادگراهاى دینى را نباید پذیرفت و بالاتر اینکه سخن هیچ کس در حق دیگرى حجیت ندارد، اما خود او فرامین استادش را، که یک زن فاحشه بوده است، مو به مو انجام مى دهد؟!57
چه طور او دیگران را از پیروى یک راهنما در زندگى منع مى کند و مى گوید: هرکس باید به دنبال افسانه شخصى خودش باشد و نباید خود را ملتزم به شریعت خاصى کند، اما خودش از این قاعده مستثناست؟ آیا دستورات یک زن فاحشه، که راهنماى او در رسیدن به جادوست، حجیت دارد، اما سخن خدا، که از طریق پیامبرانش به انسان ها مى رسد، حجیت ندارد، آن هم پیامبرانى که با دلایل گوناگون عقلى و نقلى و معجزه، صدق گفتارشان به اثبات مى رسد.
ب. خدا و پیامبران
1. تردید در وجود خدا و بى هدف دانستن زندگى: کوئلیو در آثارش، بارها در وجود خداوند با شک و تردید نگریسته است! او مى نویسد:اگر خدا وجود داشته باشد، مى داند که درک بشر محدود است. او همان است که این هرج و مرج را آفرید که در آن فقر هست، بى عدالتى هست... بدون شک، او قصد خیر داشته، اما نتیجه آن فاجعه آفرین بوده! اگر خدا وجود داشته باشد در مورد موجوداتى که تصمیم مى گیرند این زمین را زودتر ترک کنند (خودکشى)، بخشنده خواهد بود و شاید حتى از اینکه ما را وادار کرده وقتمان را آنجا بگذرانیم معذرت بخواهد!58
در ورونیکا تصمیم مى گیرد بمیرد، مى گوید:مادر ورونیکا مى گفت: خداوند از گذشته، حال و آینده باخبر است. در این صورت، خدا ورونیکا را با اطلاع کامل از اینکه کارش به خودکشى خواهد انجامید، به این جهان فرستاده و از اعمال او یکّه نمى خورد!... این فکر را مزمزه کرد که به زودى پاسخ به سؤالى را درمى یابد که همه از خود مى پرسند: آیا خدا وجود دارد؟... تقریبا یقین داشت که همه چیز با مرگ پایان مى پذیرد.59
در این گونه نوشته ها، طرح این پرسش که آیا خدا وجود دارد و پاسخ به آن، که با مرگ همه چیز پایان مى یابد، نکته اى است که بر عبث بودن آفرینش و نبود ثواب و عقاب در آخرت تأکید دارد. رواج این عقیده سبب جرئت انسان بر گناهان مى گردد. از سوى دیگر، اشاره پائولو به این نکته که انسان پس از آفرینش خلاف خواست خداوند متعال عمل مى کند و خدا با علم به این نکته که انسان از فرمان او سرپیچى مى کند، وى را خلق کرده، دستاویز دیگرى براى زندگى سراسر گناه و معصیت انسان است.
2. خداى همیشه راضى: خدا در آثار کوئلیو شریعت مشخصى ندارد و به همه چیز راضى مى شود؛ چنان که از زبان یک اسقف آمده است:ابراهیم بیگانگان را پذیرفت و خدا راضى بود. الیاس بیگانگان را نپذیرفت و خدا راضى بود. داود به کرده هاى خود مى بالید و خدا راضى بود. باجگیر جلوى محراب از کرده هاى خود شرم داشت و خدا راضى بود... از کجا بدانیم چه چیزى قادر متعال را خشنود مى کند؟ کارى را بکن که قلبت فرمان مى دهد و خدا راضى مى شود.60نتیجه این نگاه به خدا آن است که معیارى براى درست و غلط بودن کارهاى ما وجود ندارد. بنابراین، نافرمانى و گناه در برابر خدا بى معناست. پس هر کارى را که دلت مى پسندد همان را انجام بده که رضاى خدا در آن است و این یعنى اباحیگرى!
3. خداى ظالم: در نوشته هاى کوئلیو گاهى خدایى غیرعادل به تصویر کشیده مى شود؛ «خدایى بى رحم که همواره مى سازد و ویران مى کند.»61 خداى غیرعادل کوئلیو موجود منفعلى است که به دست مخلوقات خود قابل تحریک است. این خدا فقط براى اینکه به شیطان ثابت کند ایّوب پیامبر انسان خوبى است، بدون وجود مصلحتى دیگر، به بدترین صورت، وى را عذاب مى کند تا جایى که ایّوب به کفرگویى مى پردازد و البته پس از کفرگویى ایّوب، هرچه را که خداوند از ایّوب گرفته بود، به او برمى گرداند.62 شیطان قادر است تدبیر خدا را چنان جهت دهد که موجب اختلال روانى یک پیامبر شود.
در این نگاه، زندگى یک پیامبر بازیچه شرط بندى خدا و شیطان است! گاهى هم بى عدالتى خدا چنان روشن است که حتى پیامبر خدا این موضوع را برنمى تابد و خواهان دور شدن خداوند از زندگى اش مى شود. از زبان ایلیا مى نویسد: «خدایا، من حکمت تو را درنمى یابم. من در اعمال تو عدالت نمى بینم. من قادر نیستم رنجى را که به من داده اى متحمل شوم. از زندگى من دور شو!»63
4. خدایى که پیامبرش هم او را حکیم نمى داند! خدا در نوشته هاى کوئلیو، کسى است که حتى پیامبرانش هم او را به حکمت و عدالت نمى شناسند، هرچند کوئلیو پیامبران را از جایگاه حقیقى شان به زیر کشیده و تصویرى مبهم و آلوده از آنها به نمایش گذاشته است. مُرسَل و مُرسِل هر دو خطاکار و اهل لغزشند! ایلیاى پیامبر هرچند در وجود خداى خود شک ندارد، اما در حکمتش تردید دارد. وى از زبان ایلیاى نبى مى گوید: «خدا تا به حال کارهایى کرده که در حکمتش تردید کرده ام. البته هرگز در وجودش شک نکرده ام.»64
5. پیامبر طلب کار از خدا: ایلیابرخاست وبه دعامشغول شد:خداوندا، من با تو مبارزه کردم، اما شرمگین نیستم. از این راه فهمیدم که من در راه خودم هستم؛ چون آن را مى خواهم؛ نه به این دلیل که پدر و مادر یا سنت هاى کشور و یا حتى تو آن را به من تحمیل کرده اى... با این همه، براى اینکه تو رسالت پرارزشت را به من بسپارى، باید مبارزه اى را که علیه تو آغاز کرده ام به پایان برم تا زمانى که مرا برکت دهى.65
نگاه کوئلیو به خدا و پیامبرانش به این ختم نمى شود، بلکه در جاى دیگر، پیامبرى گناهان خدا را فهرست مى کند و به خدا ثابت مى کند که گناهان پیامبر در مقابل گناهان خدا ناچیز است. ایلیاى پیامبر خطاب به خداوند مى گوید:خدایا، امروز روز آمرزش است و گناهان من نسبت به تو بى شمارند. ... با این همه، گناهان تو نسبت به من نیز بى شمار است؛ تو قبل از آنکه لازم شود، با بردن تنها کسى که وى را دوست داشتم موجب رنج من شدى.
تو شهرى که مرا پذیرا شده بود ویران کردى. سنگ دلى تو موجب شد که عشقى را که به تو داشتم فراموش کنم. در تمام این مدت، با تو مبارزه کردم و تو شرافت مبارزه مرا به رسمیت نمى شناسى. خدایا، اگر فهرست گناهان من و گناهان تو را با هم بسنجیم به من مدیون خواهى بود! اما چون امروز روز آمرزش است، تو مرا خواهى بخشید، من نیز تو را خواهم بخشید تا بتوانیم باز با هم راه برویم!66
ایلیا با صداى بلند فریاد مى زند: «خدایا، چرا مرا انتخاب کردى؟ مگر نمى بینى که من قادر به انجام آنچه تو مى خواهى، نیستم؟» کوئلیو مشقّت ها و سختى هایى را که امت یک پیامبر براى استقرار مکتب نبوت متحمل مى شوند، به «بدبختى» تعبیر مى کند و علاقه مند است در جاهاى گوناگون این تعبیر را تکرار کند. در توصیف ایلیا مى نویسید: «حضور ایلیا فقط براى دیگران بدبختى آورده بود.»67 حتى ایلیا این مطلب را به فرشته وحى هم گوشزد مى کند: «من تو را چندین بار دیده ام و از فرمان تو، که فرشته خداوند هستى، اطاعت کرده ام و این باعث بدبختى بسیارى از افراد شده است.»68
6. پیامبرانى مردّد، دروغگو و خلاف کار: پیامبرى دیگر بارها در وظیفه خود شک مى کند: «هرچه پیش بیاید من به خودم تردید دارم.» البته فرشته وحى هم تردید یک پیامبر را تأیید مى کند و فقط از او مى خواهد «اصل وظیفه را فراموش نکند، والا هر انسانى حق دارد که گاه نسبت به وظیفه خویش دچار تردید شود.»69 بالاتر از اینها، اصلاً پیامبر در پیک الهى هم شک مى کند. «لحظه اى پیش، تو شاهد بودى که من حتى مطمئن نبودم که تو واقعا فرستاده خداوند هستى.»70 او خدا را هم متهم مى کند که در انتخاب رسولش اشتباه کرده است.71
این پیامبر گاهى هم مرتکب دروغ مى شود و مدعى مى شود که «خدایان» به او دستور داده اند!72 گاهى پیامبران حتى فریب دیگران را مى خورند و اعمال کفرآمیز انجام مى دهند، به گونه اى که خدا آنها را نفرین و تأدیب مى کند.73 پیامبرى دیگر عاشق زن دوستش مى شود و به خاطر این عشق نامشروع، دوستش را به قتل مى رساند. کوئلیو نقل مى کند که «حضرت سلیمان به خاطر عشق به زنى بیگانه، تاج و تخت سلطنت را از کف نهاده بود، و حضرت داود یکى از بهترین دوستانش را به سوى مرگ روانه کرده بود؛ چون عاشق همسر او شده بود.»74
یا درباره حضرت عیسى مى گوید:نخستین معجزه عیسى چه بود؟ شفا دادن یک نابینا، درمان کردن یک افلیج یا بیرون کردن شیطان از بدن جن زده نبود، بلکه تبدیل آب به شراب و هیجان بخشیدن به یک مهمانى بود... نخستین قدّیس او که بود؟ نه یکى از رسولان بود و نه یکى از شاگردان و نه یکى از پیروان وفادارش، بلکه دزدى بود که در کنارش جان سپرد.75
ج. ترویج فساد و بى بندوبارى
تشریح صحنه هاى زشت و غیراخلاقى و بهره گیرى از جنس مؤنث به منظور جذابیت بخشیدن به اثر را مى توان یکى از خصیصه هاى آثار کوئلیو دانست. او در آثارش به تشریح صحنه هاى متعدد شراب خوارى، رابطه هاى عاشقانه، بدمستى هاى شبانه، توصیف اندام بدن زن و مرد به گونه اى وسوسه انگیز و شهوتزا، برهنه شدن زن و مرد، ترسیم تماس جنسى زن و مرد، تمنّاى مرد از زن براى آمیزش جنسى، همخوابى زن و مرد اجنبى، عشق بازى با معشوقه، ارتباط زن شوهردار با مرد دیگر، بى تفاوتى مرد در خصوص ارتباط همسرش با مردى دیگر، و تشویق بى تفاوتى در برابر تجاوز به نوامیس مى پردازد. مطرح نمودن عشق پسر به پسر و دختر به دختر از جمله مواردى است که پائولو از آن استفاده کرده.
زنى که در مدارس صومعه تحصیل کرده بود، رؤیاى حقارت جنسى را در سر مى پروراند. مردانى با کت و شلوار و کراوات، خدمت کاران متمدن درجه اول به او از ثروتى مى گفتند که خرج روسپیان رومانیایى کرده اند تا فقط اجازه داشته باشند کف پایشان را بلیسند! پسرهایى که عاشق پسرها بودند. دخترهایى که عاشق دخترهاى هم مدرسه اى خود بودند. شوهرانى که مى خواستند رابطه جنسى زن خود را با بیگانگان ببینند... .76این گونه عباراتِ مروّج اباحیگرى در آثار این نویسنده به وفور دیده مى شود و او مى کوشد خواننده را به سوى اهداف شیطانى خود سوق دهد؛ اهدافى که به خواننده چنین وانمود مى کند که به واسطه این ساختارشکنى و زیر پا گذاشتن همه خط قرمزها، داراى قدرت خواهد شد.
او درباره نقش نیروى جنسى براى رسیدن به مقامات معنوى مى نویسد:براى تحقق تشرّف، باید با این نیرو آشنا شوى... چه طور آشنا شوم؟ یک فرمول ساده است که در تمام مدت رابطه جنسى، از حواس پنج گانه ات استفاده کن. اگر در لحظه اوج لذت جنسى، همه این حواس با هم از راه برسند، براى تشرّف پذیرفته مى شوى!77 در لحظه اوج لذت جنسى، حواس پنج گانه ناپدید مى شود و وارد جهان جادو مى شویم؛ دیگر نمى توانیم ببینیم، بشنویم، بچشیم، لمس کنیم یا ببوییم. در آن چند ثانیه طولانى، همه چیز ناپدید مى شود و خلسه اى جاى آنها را مى گیرد؛ خلسه اى کاملاً مشابه خلسه اى که عرفا پس از سال ها پرهیزگارى و ریاضت به آن مى رسند!78
د. پیوند معنویت و خودفروشى
از نکات منفى دیگر در همین باره، ارتباطى است که کوئلیو بین معنویت و بى بندبارى برقرار نموده است. وى بیش از 30 مورد از «وجود نور» در چهره دخترک فاحشه سخن به میان آورده و براى روسپیگرى، تاریخى مقدس مى شمارد که در بعضى از برهه ها، نزدیک شدن به خدا، مشخصه آن زمان بوده است.79 و ادعا مى کند: معنویت با روسپیگرى منافاتى ندارد و در صفحات متعددى، ابتذال معنویت ادعایى خود را به نمایش میگذارد. بالاتر اینکه تسلیم شدن فاحشه در ارتباط جنسى را به «رؤیت نور» تعبیر مى کند!80 این موارد بخشى از افکار باطل کوئلیو است که اشاره گذرایى به آنها شد تا روشن شود رئیس جمهور و وزیروقت فرهنگ و ارشاد اسلامى در دوره اصلاحات زمینه سفر چه کسى را به ایران فراهم کرده بودند.
نتیجه گیرى
با توجه به سؤالات اصلى و فرعى، یافته هاى تحقیق عبارت است از:
1. از حیث محتوایى، آثار کوئلیو معجونى از آموزه هاى ادیان و فرهنگ هاى مختلف است و همین عامل باعث برقراى ارتباط فکرى با خوانندگانش در سراسر دنیا و از جمله در ایران شده که در گسترش آثار او در ایران نیز مؤثر بوده است.
2. علاوه بر تبلیغات گسترده انتشارات «کاروان»، که ناشر رسمى کوئلیو در ایران بود، فعالیت ناشران متعدد در فروش آثار کوئلیو در ایران بسیار مؤثر ارزیابى مى شود.
3. سفر ده روزه کوئلیو به ایران از دیگر عوامل گسترش آثار او در ایران است. نقش حمایتى رئیس جمهور و وزیر ارشاد وقت در دوران اصلاحات در زمینه سازى این سفر قابل توجه است.
4. معروف شدن کتاب کیمیاگر او در جهان، سبب شد افراد در جهان و ایران دیگر آثار او را نیز بخوانند و این عامل دیگر گسترش آثارش در ایران بود.
5. برقراى ارتباط با خوانندگان و علاقه مندانش از طریق فضاى مجازى و قرار دادن رایگان کتاب هایش در اینترنت از دیگر ابزارهاى تبلیغى دیگر کوئلیو است که موجب گسترش بیشتر آثار او گردید.
6. در ایران آثار کوئلیو اولین بار در سال 1374 توسط دل آرا قهرمان ترجمه شد و پس از او، 28 ناشر و مترجم آثار او را ترجمه و وارد بازار کتاب کردند.
7. سرعت نشر آثار او در ایران همانند سایر نقاط جهان، بسیار بالا ارزیابى مى شود.
8. هرچند نمى توان گفت تمامى محتواى آثار او یکسره باطل است، اما مطالب باطلى که در آثارش وجود دارد ـ و کم هم نیست ـ در تعارض کامل با مبانى دین اسلام قرار دارد.
پینوشتها:
27ـ پائولو کوئلیو، چون رود جارى باش، ص 13.
28ـ همو، ورونیکا تصمیم مىگیرد بمیرد، ترجمه آرش حجازى، ص 236.
29. www.fa.wikipedia.org
30ـ پائولو کوئلیو، اعترافات یک سالک، ص 74.
31ـ سایت پائولو کوئلیو بخش سفر به ایران.
32ـ ر.ک: گفتوگو با آرش حجارى، گزارش کتاب، ش 32.
33. www.paulocoelho.ir
34ـ گفتوگوى کوئلیو با رویترز، به نقل از ایسنا، 27 اردیبهشت 1386.
35. www.caravan.ir
36ـ مصاحبه مطبوعاتى پائولو کوئلیو در ایران، سایت پائولو کوئلیو، 11 خرداد 1379.
37ـ www.kharazmi.org و وبلاگ تککرانچ، مقاله مایکل ارینگتون.
38ـ گفتوگوى کوئلیو با رویترز، به نقل از ایسنا، 27 اردیبهشت 1386.
39ـ شهاب شهرزاد، همان، ص 79.
40ـ ر.ک: پائولو کوئلیو، کیمیاگر، ترجمه آرش حجازى، ص 5.
41ـ به عنوان مثال کیمیاگر در انتشارات فرزانروز تا سال 1387 به چاپ 31 رسید! چ اول: اردیبهشت 1374، چ دوم: دى ماه 1374، چ سوم: اردیبهشت 1375، چ چهارم: آبان 1375، چ پنجم: بهمن 1375، چ ششم: اردیبهشت 1376، چ هفتم: مرداد 1376، چ هشتم: آبان 1376، چ نهم: 1377 ... چ 31: 1387.
42ـ حمید نگارش، همان.
43ـ گفتوگو با پائولو کوئلیو، روزنامه همشهرى، 23 خرداد 1379.
44ـ پائولو کوئلیو، دیدار با فرشتگان، ترجمه دلآرا قهرمان، ص 2.
45ـ ر.ک: پائولو کوئلیو، عطیه برتر، ترجمه آرش حجازى، ص 5.
46ـ ر.ک: پائولو کوئلیو، دومین مکتوب، ترجمه آرش حجازى و بهرام جعفرى، ص 5.
47ـ مصاحبه با آرش حجازى، اپوکا، 6 خرداد 1379، هتل هماى تهران.
48ـ ر. ک: روزنامه اعتماد، 17 فروردین 1384.
49ـ نامه کوئلیو به خوانندگانش در سایت شخصى اش.
50ـ پائولو کوئلیو، اعترافات یک سالک، ص 33و34.
51ـ همو، کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریستم، ترجمه دلآرا قهرمان، ص 6.
52ـ شهاب شهرزاد، همان، ص 40.
53ـ احمدحسین شریفى، درآمدى بر عرفانهاى حقیقى و عرفانهاى کاذب، ص 171.
54ـ پائولو کوئلیو، اعترافات یک سالک، ص 33.
55ـ همو، یازده دقیقه، ترجمه آرش حجازى، ص 110.
56ـ همو، زهیر، ترجمه آرش حجازى، ص 239و240.
57ـ ر.ک: پائولو کوئلیو، والکیرىها، ترجمه آرش حجازى و حسین شهرابى.
58ـ پائولو کوئلیو، ورونیکا تصمیم مى گیرد بمیرد، ترجمه آرش حجازى، ص 165.
59ـ همان، ص 24 و 75.
60ـ همو، شیطان و دوشیزه پریم، ترجمه آرش حجازى، ص 177.
61ـ همان، ص 149.
62ـ همان، ص 154.
63ـ همو، کوه پنجم، ترجمه آرش حجازى، ص 186.
64ـ همان، ص 40.
65ـ همان، ص 227.
66ـ همان، ص 239.
67ـ همان، ص 59، 76و 186.
68ـ همان، ص 61.
69ـ همان.
70ـ همان.
71ـ همان، ص 150.
72ـ همان، ص 62، 78 و 86.
73ـ همان، ص 77.
74ـ همان، ص 97.
75ـ پائولو کوئلیو، دومین مکتوب، ترجمه آرش حجازى و بهرام جعفرى، ص 99.
76ـ همو، ورونیکا تصمیم مىگیرد بمیرد، ص 206ـ207.
77ـ همو، بریدا، ترجمه آرش حجازى و بهرام جعفرى، ص 192و193.
78ـ همان، ص 203.
79ـ همو، یازده دقیقه، ص 244.
80ـ همان، ص 98، 246ـ247، 255 و 259.
محمدرضا انوارى/ دانشجوى کارشناسى ارشد تبلیغ و ارتباطات فرهنگى دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام.
منبع: ماهنامه معرفت شماره 177