گروه فرهنگی گویدا / علیرضا قزوه گفت: فتنه گران از خواب زمستانیشان بیدار شدهاند و دارند کارشان را میکنند و در فرصتهای مقتضی که حضرت آقا از آنها شکوهای میکند با دادن چند تا شعار نخ نمای فرسوده خود را در خط رهبری قلمداد میکنند و باز دو روز بعد تیشههایشان را برمی دارند و به ریشهٔ فرهنگ و هنر و ادبیات انقلاب میزنند.
علیرضا قزوه در گفتگو با رجانیوز با اشاره به سخنان اخیر رهبر انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان و ابراز نگرانی ایشان درباره وضعیت فرهنگی کشور گفت: من فکر میکنم بسیاری از متولیان و مسئولان فرهنگی کشور اصلا فرهنگ را نمیشناسند. و اگر هم بشناسند شناختشان در حد بچههای دبستانی است.
بیرونیترین لایه فرهنگ را آن هم با عینک آستیگمات تشخیص میدهند. فرهنگ در هر دورهای مظلوم بوده است.
مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری درباره مخاطبان سخنان رهبر انقلاب گفت: مسلم است که فرهنگ پاسخگویانی دارد و متولیانی که باید پاسخگوی دغدغههای مقام معظم رهبری باشند و نیستند. در هر دورهای که ایشان لب به اعتراض میگشاید بلافاصله چند مسئول فرهنگی راجع به اشراف کامل ایشان به فرهنگ لب به سخنرانی میگشایند و چهار تا سخنرانی کلیشهای میکنند و بعد هم همه چیز به حال اولش برمی گردد.
این شاعر به نگرانیهای موجود در حوزه تخصصی خود اشاره کرد و افزود: فقط در حوزه شعر که تخصص اول من است وقتی وضعیت را مرور میکنم واقعا نگران میشوم. از وضع احمد عزیزی که به قول حضرت آقا یک داغی شده است برای ما بگیر تا متولیان دروغین شعر که تا هنوز دارند کار سیاسی میکنند. نمونهاش در برگزاری یک شب شعر برای حضرت زهرای مرضیه که باز با پول بیت المال به خودشان جایزه دادند و باز پیام از یکی از سران فتنه گرفتند. در ماجرای خانهای که به نام شاعران برپا کردهاند و باید خانه حمایت از شاعران میشد و مشکل امثال عزیزیها را حل میکرد فعلا در کار استخدام دو تا دو تا وکیل مدافع برای شکایت از شاعران است. این یعنی یک گوشه از واویلای ادبی. اگر رهایشان کنید همینها فردا فتنهای در حد و اندازهٔ سال ۸۸ برپا میکنند.
قزوه به نمونهای از نابسامانیهای این مجموعه اشاره کرد و گفت: همین حالا یکی از اعضای علی البدل انجمن شعر جوانشان که مسئول سایت و آموزش شعر به جوانانشان است در مطالبی که در فیس بوکش گذاشته حسابی این انجمن را از شرمندگی در آورده و از صفوف نمازجمعه تا عمامهٔ حضرت امام(ره) و رهبری و پرچم جمهوری اسلامی را به باد ناسزا گرفته و وقتی عکسهای این فضاحت بزرگ فرهنگی را برای یکی از حامیان مالی این خانه در شورای شهر تهران ایمیل کردم ایشان از ناراحتی داشت منفجر میشد و همان وقت زنگ زد به خانمی که در آنجا خود را پدربزرگ ادبی شاعران میداند و وقتی دیدند که کار از کار گذشته و بزودی گند این کار در میآید در یک اقدام عجولانه عذر آن عضو علی البدل را خواستند. اینها همه در همین چند ماه اخیر اتفاق افتاده است. در دانشگاهها هم متاسفانه دارند خیلی از مسئولان دلسوز فرهنگی را عوض میکنند. کم مانده است که در سال نو سران فتنه بیایند و سال را نامگذاری کنند.
وی به بیان مثال دیگری در همین زمینه پرداخت: چندی پیش در یک دانشگاهی یک جوانی به اسم شعر به تمام شهدا و نیروهای سپاه جلوی چشم رییس دانشگاه و استادان و خیلیهای دیگر اهانت کرد و من دیدم کسی کوچکترین اعتراضی نمیکند و به عنوان اعتراض بلند شدم و گفتم من توهینهای افراد ضد انقلاب را در خارج از مرزهای ایران تاب نیاوردهام اینجا که سرزمین خودمان است چرا باید به شهدا و سپاه توهین کنند. البته آن جوانک حساب شده داشت کارش را انجام میداد. اینها فردا و فرداهای دیگر برای این نظام مشکل آفرین خواهند شد. همین تحریمها نتیجهٔ بداخلاقیهای عدهای است که فتنهٔ ۸۸ را ایجاد کردهاند و الان دوباره همان فتنه گران از خواب زمستانیشان بیدار شدهاند و دارند کارشان را میکنند و در فرصتهای مقتضی که حضرت آقا از آنها شکوهای میکند با دادن چند تا شعار نخ نمای فرسوده خود را در خط رهبری قلمداد میکنند و باز دو روز بعد تیشههایشان را برمی دارند و به ریشهٔ فرهنگ و هنر و ادبیات انقلاب میزنند.
عضو شورای سیاستگذاری جشنواره شعر فجر درباره حاشیههای ایجاد شده پیرامون دعوت از یک شاعر ضد انقلاب به جشنواره هم گفت: در ماجرای یدالله رویایی من یک نه بزرگ گفتهام منتها برخی از دوستان عقلشان به چشمشان است. برخی خبرگزاریهای فتنه گر با تیترهایشان نه را آری میکنند. من گفتم هر کس که از خط قرمزهای نظام عبور نکرده باشد و قانون اساسی را قبول داشته باشد و شورای سیاست گذاری شعر فجر وی را تایید کند. با این سه شرط مسلم است که این شاعر در هر سه شرط رد خواهد شد.
عایرضا قزوه افزود: اینها لازم نیست بروند رویایی را دعوت کنند. بروند همین استاد ابتهاج (سایه) را دعوت کنند که دست کم صد برابر رویایی شاعر است. بروند شفیعی کدکنی را دعوت کنند که امثال رویایی پیش امثال شفیعی شعرشان رنگ میبازد. من فکر میکنم اتاق فکر یک چیز داخلی و خصوصی است که میتواند به دبیر جشنواره ایده و فکر بدهد اما هر حرکتی که دبیر جشنواره بخواهد انجام دهد باید تایید شورای سیاست گذاری را به همراه داشته باشد.
دبیر اولین دوره جشنواره شعر فجر در پایان گفت: باور کنید اگر همین صحبتهای من نبود الان با یک کودتای نرم، اتاق فکری که من درآوردی است جای شورای سیاست گذاری را گرفته بود. اینها یعنی بینظمیهای فرهنگی... چطور من یک نفر آدم در اولین دوره شعر فجر توانستم از یک زمین بایر و بدون داشتن بودجهای آنچنانی جشنوارهای را علم کنم که زیر این خیمه از حسین منزویها و اخوان ثالثها و بیژن ترقیها گرفته تا صفارزاده و قیصر و حسینی و دیگران تجلیل شدند. و امسال فقط دعا کردهام که این جشنواره به خیر و خوشی بگذرد