شعر فاطميه از احمد عزيزي :ای شب قدر علی در چشم تو

ای شب قدر علی در چشم تو

ای تکلم کرده با روح‌الامین
دختر تجریدی زیتون و تین
ای شبستان حرا آینه‌ات
شیر سرخ کربلا از سینه‌ات


دختر رود تجلی در مسیل
دختر آواز بال جبرئیل
ای ز نامت گل چمن آرا شده
هاجر از اندوه تو سارا شده
معجز شق‌القمر ابروی تو
لیلة‌الاسرای ما گیسوی تو
تو تلاوت را گلستان کرده‌ای
کوثری و ختم قرآن کرده‌ای
با تو می‌گریید شب شیر خدا
با تو می‌خندید شمشیر خدا
درجهان گر پرتو حیدر نبود
ماه رخسار تو را همسر نبود
ور نمی‌زد شیر حق لبخند تو
وا نمی‌شد بر فلک روبند تو
شبنم آیینه چبود غیر راه
نیست جز خورشید هرگز کفو ماه
کیست کفوت آنکه در شأنش به زیر
وال من والاه آمد در غدیر
کیست کفوت آنکه در صحرا خم
مست شد از جام اکملت لکم
آنکه درخندق عدو را کشت او
بدر ابروی تو را انگشت او
ای پر از هیهات حیدر خشم تو
ای شب قدر علی در چشم تو

احمد عزیزی

3 1 1 1 1 1 Rating 3.00 (1 Vote)
Thursday, 12 September 2024
الخميس, ۰۸ ربيع الأول ۱۴۴۶
پنجشنبه, ۲۲ شهریور ۱۴۰۳

Please publish modules in offcanvas position.