گروه فرهنگی گویدا / مناجات عاشقانه ی شهدا «5»
الهی دل من از بهر تو در کار است
و گرنه مرا با دل چه کار است. آخر چراغ مرده چه مقدار است. الهی اگر طاعت بر ندارم، جز تو کسی را ندارم. الهی، دل تمنای تو دارد.....
شهید عباس میرزایی
سپاس خدا را که جهان را دانشکده ای برای تربیت افکار جهانیان قرار داد.
ای رحم کننده بر کسانی که کسی بر آنان رحم نمی کند وای حصار پناه جویان! بر محمدو آل محمد(صلی الله علیه واله وسلم) رحمت فرست.
در آن زمان که ردپای من از دنیا محو می گردد و در بین آفریدگان دیگر صحبتی از من نخواهد شد و من در ردیف بسیارِ فراموش شدگان قرار خواهم گرفت ، بر من دل سوزی کن .ای پناگاه آوارگان وای التیاب بخش شکسته دلان و ای پناه من! عمرم گذشت، پوستم نازک شد و استخوان هایم شکستنی گشت.
مناجاتی از شهید محمد علی توسلی
تو مرا عاشق کردي که در قلب عشاق بسوزم ،تو مرا اشک کردي که در چشم يتيمان بجوشم ، تو مرا آه کردي که از سينه ي زنان و مردان و دردمندان به آسمان صعود کنم
تو مرا فرياد کردي که کلمه ي حق را هر چه رسا تر برابر جباران اعلام نمايم ، تو تار و پود وجود مرا با غم و درد سرشتي تو مرا به آتش عشقت سوزاندی ، تو را شکر مي کنم :که از پوچي ها و ناپايداريها و خوشيها و قيد و بندها آزادم نمودي و مرا در طوفانهاي خطرناک حوادث رها کردي و در غوغاي حيات در مبارزه ي با ظلم و کفر غرقم نمودي و مفهوم واقعي حيات را به من فهماندي. فهميدم : سعادت حيات در خوشي و آرامش و آسايش نيست بلکه در درد و رنج و مصيبت و مبارزه با کفر و ظلم است وبالاخره سعادت در شهادت است.
شهید چمران