مناجات عاشقانه ی شهدا «27»
ای سر از تن جدا ای آقایم و مولایم، ای حسین (علیه السلام)، ای سرور شهیدان، شاید زمان پر کشیدن است. شاید زمان وداع است و وصلی دوباره با دیاری دیگر. حسین (علیه السلام)، “من” زمانی است که آرام ندارد و گویی که در قفس است. گویا بسان مرغ آزادی است که پرو بال او را بسته اند/ و دائم هوس پر کشیدن در سر دارد..
- ای خدا ، تو خود می دانی که اگر در راهت قدم می گذارم نیتم جز یاری دین تو ودفاع از ناموس و شرف دینم ، چیزی در سر ندارم . پس مرا یاری فرما . همان طور که تا به حال بر من رحم نموده ای . خداوندا ، حاضرم که تمام رنج ها و مشقات جبهه را تحمل نمایم ولی سرباز تو باشم در عمل نه در شعار .
- خداوندا ، به من نیرویی ده که به شعار عادت نکنم ، بلکه انسانی باشم که به گفته هایم عمل نمایم. خداوندا، به من توفیقی عنایت فرما که سرباز تو باشم و مخلص برای تو . پس ای خالقم وجود مرا به خود رهنمون ساز.
- خدایا اگر چه در دریایی از معصیت غوطه ورم ، ولی آمرزشت به کشتی نجات ، مرا از غرق شدن در آن حفظ می کند . خداوندا به من عقلی ده که تو را و راهت را بهتربشناسم . به همه کسانی که نمی دانند چه باید بکنند عقل سلیم عنایت بفرما ، تا مسائل زمانه را به پای دین تو و به پای نائب امام زمان تو نگیرند ، و با این طرز تفکر ، از دین حقت فاصله نگیرند .
- خداوندا ، به همه ما از کوچک و بزرگ احساس مسئولیت عنایت بفرما ، که وقتی پست و مقام را لمس می کنم ، خون شهدا یادمان نرود و به دنبال پیاده کردن طرز تفکر خود نباشم ، بلکه تنها هدفمان ، تو باشی .
- خداوندا ، به همه ما عقلی ده که خون شهدا را بازیچه خط خود قرار ندهیم.
پیام شهید :
بچه های حزب الله ، دور و اطراف خود را خوب بشناسید و از آنها استفاده کنید که خدا می داند بعد از شهادتشان جز حسرت چیزی برای شما باقی نمی ماند.
شهید غلامرضا عطایی