حدود هژده ساعت روزه داری در این هوای گرم تابستان و سپس سریال های مثلا مناسبتی که از سه شبکه ی پخش می شوند. موعد افطار هر ساعتي كه باشد، مجموعه پخش شده بعد از آن بيشترين اقبال را براي ديده شدن دارد. دليل اين امر هم واضح و مشخص است. جمع بودن خانواده دور سفره افطار و غالبا روشن بودن تلويزيون براي شنيدن بانگ اذان يكي از اين دلايل است. اهميت اين موضوع بدان حد است كه سال گذشته شايع شده بود مديران رسانه ملي تعمداً زمان پخش يكي از سريالهاي ضعيف ولي پرخرج خود را انداخته بودند به نزديكيهاي نيمه شب تا كمتر ديده شود و كمتر مورد نقد قرار بگيرد.
غرض از گفتن اين مقدمه آن بود كه متوجه باشيم وقتي يكي از سريالهاي ماه رمضان علي رغم بيبهرهبودن از امتياز پخش در هنگام افطار ميتواند نزد
مخاطبان مقبول بيفتد و نظر آنها را جلب كند، حتماً راه سختتري را پشت سر گذاشته است. مجموعه تلويزيوني «دودكش» از اين مسير عبور كرده است.
اين مجموعه علي رغم اينكه ساعاتي بعد از موعد افطار پخش ميشود ولي توانسته است به دل مخاطبان بنشيند و خلاف رقيب افطاري خود كه با قصه تلخ و غير واقعياش شيريني خرما و زولبيا را خنثي ميكرد، ذائقه مردم را شيرين كند. اما دليل موفقيت دودكش چيست؟ آيا صرف طنز بودن آن است كه اگر اينچنين بود «خروس» هم بايد خوش ميدرخشيد؟
دودكش را ميتوان در دسته سريالهايي چون «پايتخت» قرار داد. پايتخت هم فقط بخاطر درونمايه طنزش به موفقيت دست پيدا نكرده بود بلكه خاستگاه مضموني آن دليل به دل نشستنش بود. نزديكي قصه پايتخت به زندگي عموم مردم ايران باعث ميشد بينندگان آن را از خودشان بدانند. حكايت دودكش هم همين است.
حضور چند خانواده در كنار هم موقعيتهايي را ايجاد ميكند كه ممكن است هر كدام از بينندگان تجربه قرار گرفتن در برخي از آنها را داشته باشد. حال آنكه مجموعه «مادرانه» -كه تناقضش از همين اسم شروع ميشود- موقعيتي را به تصوير ميكشد كه بعيد است حتي جزئي از مردم ايران هم دچار آن باشند. بگذريم از اينكه اين مجموعه حتي در روايت همين ماجراي غير مردمي و سرهم بندي روابط علّي و معلولي همين داستان تخيلي هم عاجز است.
استقبال از «دودكش» و واكنشها به «مادرانه» اين توقع را ايجاد ميكند كه مديران رسانه ملي ساعات پخش سريالهاي ماه مبارك رمضان را با توجه به مضمون آنها تقسيم كنند؛ نه اينكه سرقفلي سريال بعد از افطار را به نام شبكه سه بزنند تا اين شبكه هم سريالي تلخ را همراه با نان و پنير و سبزي به حلق بينندگان فرو كند. بينندگاني كه بينشان از كودكي كه دارد روزه كله گنجشكياش را فطار ميكند وجود دارد تا نوجوان روزه اولي و ميانسال و سالخورده. و در اين شرايط حتي اگر والديني هم باشند كه به اهميت تفكيك سني سريالها مقيد باشند، بعيد است بتوانند سفره افطار را جدا كنند!
برگرديم به همان بحث ابتدايي نوشته. موعد افطار نقش تعيين كنندهاي در ديده شدن سريالهاي مناسبتي ماه رمضان دارد و سريالي كه بلافاصله بعد از افطار پخش ميشود روي كاغذ بيشترين بخت را براي ديده شدن نصيب خود ميكند. اين امر نكته مهمي است كه بايد مورد توجه برنامهريزان رسانه ملي قرار بگيرد.