اشعار ماه رمضان : خبر آمد که بهار دل ما آمده است

خبر آمد که بهار دل ما آمده است
مژده ی  کم شدن فاصله ها آمده است


باز از عرش خداوند ندا آمده است
بندگان ماه خدا، ماه خدا آمده است

 


من که پابند هوس ها و گناهم چه کنم؟
نفسِ سوخته ای در تهِ چاهم چه کنم؟


خبر آمد که کریم آمد و در واشده است
سفره پرداز قدیم آمد و در وا شده است


اسم رحمان و رحیم آمد و در وا شده است
درد عصیان مرا خویش مداوا شده است


آی مردم به خدا ربِّ رحیمی داریم
سجده آرید، خداوند کریمی داریم


ای که بخشنده ی هر جرم و گناهی، العفو
به پشیمان شدگان نیز پناهی، العفو


من پشیمان شده ام؛ نیم نگاهی، العفو
یا الهیّ و الهیّ و الهی العفو


سائلی را به سر سفره ی خود راه بده
من گدای توأم ای حضرت الله- بده!-


یارب این سوخته دل را که محک لازم نیست
بچه ای را که کتک خورده، فلک لازم نیست


گرد خوان تو فقیرم من و شک لازم نیست
تا سر سفره حسین است نمک لازم نیست


به لبم خورد کمی آب، مرا بخشیدند
ای فدای لب ارباب، مرا بخشیدند
شاعر : امیر عظیمی

1 1 1 1 1 Rating 0.00 (0 Votes)
Wednesday, 15 May 2024
الأربعاء, ۰۷ ذو القعدة ۱۴۴۵
چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

Please publish modules in offcanvas position.