گروه فرهنگی گویدا / مناجات عاشقانه ی شهدا
«خدايا، چه خوش است هجرت گزيدن و جهاد کردن! خدايا، چه خوش است جهاد کردن و به شهادت رسيدن! خدايا، چه خوش است از علايق بريدن و به ذات کبرايي پيوستن! خدايا، آنقدر در اين راه پا نمينهم تا از پاي بيفتم، آنقدر بر خاکت سجده ميکنم تا تو را پيدا کنم. آنقدر دعا ميکنم تا قلبم را خانهات گرداني و آنقدر در ميزنم تا تا به رويم در واکني و مشتري جانم شوي.»
شهيد عباس محمدي محل تولد استان خراسان، محل شهادت شلمچه به سال 1365
«خداوندا، اکنون که در مقابل تو خود را تنها مييابم و نميتوانم از احاطه حکومت تو فرار کنم و در مقابل تو خود را ذليل و خوار و کوچک ميبينم. يا غياث المستقيثين مرا درياب که اگر رهايم کني، در جوار شيطان خواهم بود. خداوندا بس است ديگر، دنيا برايم قفس شده است و روحم را آزار و شکنجه ميدهد.»
شهيد رسول فرهحسنلو محل شهادت شلمچه به سال 1367
«کريما، شنيده بودم که تو جز کالاي نيکو و متاع پاک را خريدار نيستي، پس از چه روي مرا که زنگار به دل و غبار به ديده و زشتي به جسم و پليدي به جان دارم خريداري؟
رحيما، بندهاي سرگشتهام که گفت و شنود، خور و خواب و نگاهم همه معصيت است و اگر دلي دارم آن هم ملوث به لوث ريا و ملون به لون غير خداست. پس به رحمت واسعهات و به کرامت غباري که از سر قدوم مبارک رزمندگان اسلام برخواسته و بر چهره سياه من فرود آمده از گناهانم در گذر و بر من رحم کن، اگر چه من خواري در گلزار گلستان تو هستم.»
شهيد عبدالله حکمت شمار تولد به سال 1345 در تهران، شهادت به سال 1366 در شلمچه
«بار خدايا، طاعت خود را با ما الهام فرما و از نافرماني خويش دورم کن و رسيدن به آنچه را که باعث خوشنودي توست -
شهيد علي اکرامي
«خدايا، ناب و خالصم گردان. به آشيانه دلم جز پرنده عشق خودت راه نده. ياريم کن تا با نفس سرکشم درافتم. ياريم کن که بنده تو باشم و سر به خاک پاک تو نهم و براي تو زندگي کنم و براي تو بميرم.»
شهيد رضا خان محمد سال شهادت 1362